خواهر شوهر من خیلی عوضیه چند شب پیش ما خونه مادرشوهرم بودیم ما ماشینمونو نبردع بودیم ب خاطر بارداریه من گفتیم پیاده بریم ک پیاده روی کرده باشیم برگشتنی من نتونستم پیاده برگردم پدرشوهرم ب دخترش گفت ماشینتو بده ببرمشون این نداد پدرشوهرم منو با ۹ماه شکم و شوعرم مجبور شد با موتور ببره این درصورتیه ک شوهر من همه جوره هواشونو داره خرجشونو میده بد امشبم من خونشون بودم پدرشوهرم گفت ب خواهرشوهرم ماشینم نیست هوا خیلی سرده سوییچتو بده ی دیقه برم تا جایی بیام ک دختره بهش نداد منم دیدم نمیده بردم سویییچ ماشین خودمو دادم بهش گفتم با ماشین من برو شوهرم نبود دیگه اومدم خونه حرف باباش شد ک چقدر اذم خوبیه و همه دوسش دارن من گفتم من باباتو عین بابای خودم دوست دارم امشب دیدم ابجیت سوییچ ماشینشو نداد من سریع دادم بهش حالا میگم حرفم ب جا بوده ؟؟؟یا بیخودی حرف زدم