مامانم فوت شده و از وقتی یادم میاد و بچه بودم پدرم مارو ول کرد و رفت تهران واسه کار .. بعد از چن سال برگشت و گفت ازدواج کرده با یه خانوم.. و کلا خونه زندگیش جدا بود و من و داداشم بدون پدر مادر بزرگ شدیم(پیش مادربزرگ پدریم)
خلاصش کنم ک هیچوقت ب من و داداشم رسیدگی نکرد و حتی عروسی داداشم نیومد..
من ۳۰سالمه و هیچ مهر پدری ازش ندیدم حتی یه سوزن برا جهازم بهم نداد .. و خونه و زمینشو ب نام زنش کرد و به اون دختر دیگش (از زن دوم) تا میتونه میرسه ..از دانشگاه آزاد بگیر تا انواع عمل ها و هزینه های دیگش..ولی من و داداشم هیچی ب هیچی..
الانم حدود۱ ماهه ک زنش ازش جدا شده و پدرم برگشته خونه مادربزرگم..و گاهی ک میرم سر بزنم از مامانبزرگم میبینمش ولی سرسنگینم باهاش چون وقتی گفتم چرا همه چیو ب نام زنت کردی گف شماها با من زندگی نمیکردین و هیچ حقی ندارین و بچه هام نیستین..
مامانبزرگم زنگ زده ک روز پدرو تبریک بگو بهش و گناه داره و ...
انقد ازش متنفرم ک حتی دوس ندارم پیام بدم واسه تبریک چ برسه زنگ😔
نمیدونم چیکار کنم