غرورم نميزاره زنگ بزنم پيگيرش نميشم تو اينستا و ههيچ برنامه اي
فقط بار اخر باهاش حرف زدم گفنم اگه اومدي زنگ بزن اگر نيومدي ديگه بهم زنگ نزن من مسخره دستت تو نيستم
بختطر شرايط مالي و اينا رفت شهر خودشون بعدش كلا با من سرد شد كه ديگه نميام تهران و رابطه ماهم فايده نداره
بعد خودش پشيمون شد زنگ زد كه ميام كه منم گفتم اگه نيومدي ديگه بهم زنگ نزن
نيومده ولي خودم دارم ميميرم از دوريش از شانس بدم چيكار كنم كاش خدا منو ميديد
كاش خدا بر ميگردوندش