من رشتم و شغلم و دوست نداشتم
نه دانشگاه بهم خوش می گذشت و دوست داشتم سریع تر برگردم خونه
باز حداقل شغلم برام قابل تحمل تره
اما رفتم سراغ رشته عکاسی دانشگاه
با تمااااام سختی و بالا و پایینش از دانشگاه بدو بدو برم سرکار
از سرکار خسته برم دانشگاه
حتی روزهای جمعه هم تهران گردی برای انجام پروژه های دانشگاه
ولی دوستای دانشگاهم و خیلی دوست دارم
خود رشتم و حتی عکاسی هم روز جمعه هم واااااقعا برام لذت بخش و قشنگه
من و از افسردگی بیرون کشید و شد برام روزنه امید🤷♀️
و واقعا خدارو هزار مرتبه شکر می کنم که سر راهم این رشته رو قرار داد
چند وقت پیش به دوستم می گفتم من تنها چیزی که تو دنیا عاشقشم یکی گوشیمه یکی دوربینمه
با اینکه خیلی از وسایلای ریز و هم خودم خریدم
ولی عشقم به این دوتا وسیله یک چیز دیگس