سلام
نمیدونم چیکار کنم مادرشوهرم تو زندگیم دخالت نکنه و به جای ما تصمیم نگیره
تو خانواده شوهرم فقط یک نفر مذهبیه اونم مادرشوهرمه.هر عروسی یا مجلسی که دعوت باشیم و توش بزن و بکوب باشه نمیزاره بریم منم که کلا عاشق اینجور چیزام و خیلی دوست دارم برم
دیروز عروسی فامیل شوهرم بوده به ما نگفتن و ما دعوت بودیم امروز پدرشوهرم گفت شمام دعوت بودین مادرشوهرت گفته بهشون نگو که نرن
توروخدا راهنمایی کنید چیکار کنم دیگه به جای ما تصمیم نگیرن که کجا بریم کجا نریم
واقعیتش یه جوری شدم که بخاطر مادرشوهرم از شوهرم جدا شم انقدر از زندگی خستم کرده