دیگ پیشه مردم خجالت میکشم
الان مردم فک میکنن من بدم بهش محل نمیزارم حرف نمیزنم
تواین همه سال هی سعیموکردم باهاش خوب باشم مث ی خاهرباشم
مث ی دوست خاهرشوهرم نخاست ک نخاست
باخانواده شوهرم توی خونه زندگی میکنیم .
خاهرشوهرم میبینم باهمه میگ میخنده نوبت بم برسه روبینش جوابمومیده
اصلابام حرف نمیزنه نمیدونم من باش حرف بزنم
بریم ی جای اصلاکنارم نمیشینه ینی همه میدونن مای مشکلی داریم
اونم خاهرشوهرم اینطوری میکنه
۱۸سالشه نامزده
حتی واسش کادو هم گرفتم یای چیزخیلی دوستش داشته باشم برداشتم دادم بهش
حتی اوناروهم مث من بی ارزش کرده
شماباشین جای من چیکارمیکنین
الانم نامزده اونم ومادرشوهرم دوست ندارن من ی چیزی ازخانواده خاهرشوهرم بدونم
ن ازوسایهای ک واسه خاهرشوهرم میارن ببینم