سلام عزیزان
دیروز نامزدم اومد خونمون منم خسته بودم ولی خب هر چی گفت گوش کردم. اما بعضی حرفاش واقعا زور بود . مثلا دیروز دید من خستم بهم گفت بیا بریم برا تولد خواهرم کادو بخرم . اولش گفتم واقعا خستم فردا بریم. چندین بار گفتم باز حرف خودشو زد منم گوش دادم. بعد وقتی اومد با هم پیاده رفتیم تا ی روسری خریدیم بعدش وقتی اومدیم من خییلی خوابم میومد ههی میگفت اب بیار فلان کارو انجام بده منم انجام دادم.
دیگ رفت تا فردا . که امروزه . بهش گفتم بیا ی سفر بعد از عروسیمون بریم ترکیه. ب شوخی گفتم یعنی همینطوری نظر دادم. بهم جواب داد با بابات برو😐😐 خیلی ناراحت شدم . بهشم گفتم ناراحت شدم. براش اهمیتی نداشت. بعد بهش گفتم اصلا با تو جایی خوش نمیگذره . الانم اگر نبودی من دوستام بیرون بودم. (دوستام امروز رفتن بیرون) گفتش من میرم . فک کردم الکی میگه . گفتم باشه برو
رفت..😐🫠 بهش زنگ زدم گفتم بیا گفتش تو بهم گفتی که برم
منم بهش گفتم کی همچین حرفی زدم؟؟؟ تو گفتی میخوام برم منم گفتم برو. مثل بچه ها قهر کرد
واقعا دیگ دارم دیوانه میشم