من اینطوری نیستم اما یکی از اقوام درجه یکم این طوری ،روزگار همه رو سیاه کرده نمی شه هم بهش چیزی گفت باز شما قبول دارید حتما برید مشاوره
باید دنبال داشته ها و نعمت هایی که داری ، بگردی.
باید خودت رو هر چه بیشتر بشناسی.
روی پیشرفت خودت کار کن.
خودت رو با دیروز خودت مقایسه کن و هر روز این کار رو انجام بده.
من گاهی غبطه میخورم اما میدونم اگه بد دیگران رو بخوام هیچ. وقت خوشبخت و سعادتمند نمیشم
برو تراپی
روی خودت کار کن
قبول کردن یه مسئله نصف درمانه الان همین آدم که گفتم خودش قبول نمی کنه نمیشه هم بهش چیزی گفت تا یه جشن دو همی یا ...میشه فورا یه دعوای راه می اندازه و از دماغ همه در میاره مخصوصا روی جاریش حساس ،به اون کار نداره حرصشو از مادرشوهرش در میاد ،زن بیچاره چهار ستون بدنش از دست عروسش می لرزه
ببين
مثلا دارم ميگما
خوبه منم اين آرزو رو براى تو داشته باشم؟ بگم دوست دارم استارتر بميره يا اتفاقى واسش بيوفته؟ واقعا دوست دارى ديگرانم بد تورو بخوان؟ فكرميكنم جوابت منفيه! هيچكس دوست نداره اتفاق بدى براش بيوفته پس تو هم براى ديگران چنين چيزايى رو نخواه
اگه احساس حسادتت اونقدر شديده كه نميتونى كنترلش كنى حتما حتما پيش يه روانپزشک برو. باور كن چيز بدى نيست. خيليم خوبه. اگه روانپزشک متبحرى باشه كاملا درمانت ميكنه
(البته اگه متبحر باشه! اگه روانپزشک يا روانشناس معمولى باشه فكرنكنم تأثير خاصى داشته باشه)
هر موقع ته دلم حس میکنم دارم به کسی حسادت میکنم همون لحظه خودم رو مجبور میکنم یه آرزوی خوب برای طرف کنم و انرژی مثبت بفرستم و از خدا میخوام کمکم کنه ته قلبم حسادتی نسبت به اون شخص نباشه
نه به خاطر اون آدم ها نه
به خاطر خودم واسه اینکه وقتی قلبم خالی از حسادت که باشه بهتر و عاقلانه تر میتونم واسه زندگیم هدفگذاری کنم و عمل کنم
