نامزدم مذهبیه میگه عقد بگیریم اونم رقص نباشه اگه رقص میخایم بگیرین ولی مختلط نباشه ما رسممون اینه عقد و خانواده داماد میگیره بابام میگه من نمیتونم بگیرم گرون میشه تالار خونه بگیریم مام خونمون روستاها دوست ندارم خانواده نامزدم مربیان روستا وضع مارو ببینن خونه روستامان خوب نیستن نامزدم میگه عیب نداره بزار بیان مهم نیست مردم هی حرف میزنن ولی خودم دوست دارم بزن یه کوب باشه اگه خونه باشه بزن بکوب نیست بابام میگه اگه هزینه زیاد بدم کادو سفره عقد رو خودم میبرم منم خجالت میکشم جلو نامزدم