اولین بار رفتم تو ترافیک خیلی خوب بودم لحظه اخر که دیگه ترافیک روان میشد یه تاکسی ایستاد مسافر سوار کنه اون طرفم ماشین بود فکر کردم میتونم ردبشم سپرم گیر کرد به گوشه سپرش صدای بدی داد اما هیچی نشد میتونستم فرارکنمولی اروم اروم رفتم جلو تا بیاد خلاصه بوق زدوایستادم ترسیده بودم دلم نمیخواست کسی ببینتم چون شهر کوچیکه خلاصه همون اول معذرت خواهی کردم وگفتم هرچی خسارت شده میدم مرد اول با عصبانیت گفت اره تو هم پول بده هستی دوباره گفت چیه همه دست وپات میلرزه ،خلاصه شماره کارت داد از نظر من من فقط به سپرش زده بودم اما اون گفت خط رو ماشینم تقصیر تو...خلاصه رفت وتموم شد اما از دیروز حرفاش ازذهنم پاک نمیشه.واقعا تحقیر شدم.به کسی هم نگفتم.