زن داییمو میگم، ۱۴۰۱ خیلی سنتی با داییم آشناش کردن متولد ۷۴ عه یه سال از داییم کوچیک تر، داییم قیافش معمولیه یا حتی از معمولی هم پایین تره ولی به گفته خاله هام پادشاهه فقط تاج نداره زن داییم بنده خدا اونم قیافه نداره اصلا ، وضع مالی داییم سربازی نرفته ، بیکار، بی پول، ماشین نداشت خونه نداشت رفت خواستگاری این دختره اینم در عوض باباش پولدار بود یه خونه سه طبقه طبقه اول پدر و مادرش طبقه دوم و میخواست بده داییم اونم مغرور و لجبازه پیش کسی سر خم نمیکنه قبول نکرد یه ماشینم داده زن داییم ولی اون انقد ساده اس حتی گواهینامه هم نداره کلا خوابونده خونه پدرش ماشینو، خلاصه داییم با این دختره یه ماه از اس ام اس آشنا شد فهمید دختر ساده ایه و داییم یه آدم عصبی ، بیکار و بی پول، و بینهایت یک دنده و لجبازیه قبلا گفتن دختر عموتو بگیر دختره رو میشناسم پرستاره ، خوشگله قیافش خلاصه خیلی سر تر از این دایی علافم بود جالب این جاست به دختر عموش گفته بود اگه میخوای ازدواج کنی باهام باید کارتو کنار بذاری زن باید فقط خونه داری کنه و بچه بزرگ کنه اونم گفته بود این همه سال زحمت نکشیدم به خاطر یه ازدواج کارمو ول کنم و قبول نکرده بود بعد اونم چند تا خواستگاری رفتن یه دختره گفته بود دوست ندارم جای دور کار کنی یا خونمون باید پیش مادرم باشه اینم قبول نکرده بود...
آقا خلاصه این دختر بدبخت و ساده ك خانوادش از خودشم ساده تر بودن اینو گرفت ، شش تا دایی دارم شش تا خاله ، تو دوران عقد و نامزدی پیش همشون سادگی این ثابت شد، با وام ازدواجشون و نصف پولی ك بابای دختره گذاشت علاف خان یه ماشین گرفت و خونه هم طبقه بالای برادراش یه خونه خالی بود اونو انتخاب کردن چیدن ، جهاز هم وسایلای گرون و سنگین با دختره بود و دو قلم سبک و ارزون از اینا، باورتون نمیشه این پول یه لباس مجلسی نداشت دختره با کارت باباش خرید میکرد ، تازه علاوه بر اینا منت سر دختره میذاشت ، برادر زن داییم یعنی زن اون یکی داییم یه زن سرتقه ك از همه ماشین میگیره خیلی رو داره ماشین اینا رو هم چند بار به بهونه رفتن به خونه مادرش با شوهرش برده بودن رانندگی یاد بگیره ماشین خراب شده بود ، این بنده خدا دختره با ترس و لرز گفته بود ماشینو دیگه دستشون ندیم جلو جمع دختره رو سکه یه پول کرده بود پدر مادرشو جد و آبادشو به فحش کشیده بود اینم فقط گریه کرده بود...
گذشت و گذشت فروردین امسال عروسی کردن و دختره حتی نمیدونست جلوگیری چیه همون ماه اول حامله شد بدون اینکه بدونه این شوهر لایق بچه داشتنه یا نه...
داییم پیش اون یکی برادراش کار میکنه وقتی برادر بزرگش کمک کرد به این زنش گفت کاش آدم قبل بچه بدونه بچه پول میخواد هزینه میخواد بعد دست به کار بشه ، این دختره بنده خدا حتی نمیدونست چجوری پرونده بارداری تشکیل بده حتی نمیدونسته حاملست فقط میگفته دل درد دارم منو ببر دکتر و اینم نمیبرده آخرش خالم برد دید حامله ست، قبل از ازدواجش آرایشگاه کار میکرد این علاف امر کرد اینم کار و گذاشت کنار...
در عوض اون یکی زن داییام سلیطههه ، زن دایی کوچیکم شش سال از این کوچیک تره شش سال با داییم دوست بود ۹۹ عقد کردن الانم بچش یه سال و نیمشه، این اومد انقد دعا رو قاطی کرد تو غذا به خورد داییم داد به خورد خانوادش داد رفتن گرفتنش با این ك همه مخالف بودن حالا این چند ماه پیش میرفت دوره کاشت ناخن بچشو میداد این دختره بیچاره با شکم حامله نگه داره اینم هیچی نمی گفت از اون طرف با دعا کاری کرده داییم کل پولشو خرج خانواده دختره میکنه ولی این بدبخت چی؟
الانم قرار بود زایمانش سزارین باشه دیشب کیسه آبش پاره شده یه ماه زود تر شده الان بیمارستانه گریه میکرده تو رو خدا طبیعی نه، به باباش گفته کارتتو بده شوهرم بعد به اون گفته برو با کارت بابام برام چیز میز بخر...
یعنیییی مغزم سوت میکشه دارم از حرص منفجر میشمممممم دختر یکم تیز باش یاد بگیر ازشون یعنی چی ك انقد تو سری خوری آخههه؟؟؟😐😐😐😐😐