2777
2789

هله نومید نباشی که تو را یار براند


گرت امروز براند نه که فردات بخواند؟


در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آن جا


ز پس صبر، تو را او به سر صدر نشاند


و اگر بر تو ببندد همه ره‌ها و گذرها


ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند


نه که قصّاب به خنجر چو سر میش ببُرّد


نهلد کشتهٔ خود را، کُشد آن گاه کشاند


چو دم میش نمانَد ز دم خود کُنَدش پُر


تو ببینی دم یزدان به کجاهات رساند


به مثَل گفته‌ام این را و اگر نه کرَم او


نکُشد هیچ کسی را و ز کشتن برهاند


همگی ملک سلیمان به یکی مور ببخشد


بدهد هر دو جهان را و دلی را نرماند


دل من گرد جهان گشت و نیابید مثالش


به که ماند؟ به که ماند؟ به که ماند؟ به که ماند؟


هله خاموش که بی‌گفت از این می همگان را


بچشاند بچشاند بچشاند بچشاند


 مولانای جان

من یک شعر پنج بیتی از وفایی مهابادی رو خیلی دوست دارم (عاشقانش)


یار ارمنی مذهب ، شوخ عیسوی ملت 

یا بیا مسلمان شو ، یا مرا نصارا کن

بهترین هارو براتون از پدر آسمانی طلب میکنم⭐.Ես սիրում եմ ծաղիկներ և բույսեր, կենդանիներ, գրքեր, երկրպագություն և իմ կնոջը منو جایی تگ نکنید ، مگه اینکه کمکی از دستم بر بیاد ، مرسی مرسی🤎

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

دلبرا دل میدهم تو دلدارم می شوی ؟ 

عاشق زار تو میگردم تو یارم می شوی ؟

  مثل فرهاد از فراقت آواره‌ی شهر می‌ شوم  مثل مجنون از غمت رسوای عالم می شوم  میفروشم این دلم را، تو خریدار می شوی ؟

 مَست مَستَم از نگاهت، با دلم یار می شوی ؟  

تَرک مَی آسان بوَد، تَرک نگاهت دشوار... دلبر محبوب من، دار و ندارم می شوی ؟  

آرزو در دل ندارم جز وصالت ماه من  روزگار من خزان، فصل بهارم می شوی ؟  ️  ️ 

در گلستانی ، هنگام خزان
رهگذر بود یکی تازه جوان،
صورتش زیبا ، قامت موزون
چهره اش غمزده از سوز درون
دیدگان دوخته بر جنگل و کوه ،
دلش افسرده ز فرط اندوه
با چمن درد دل آغاز نمود
این چنین لب به سخن باز نمود :
گفت : آن دلبر بی مهر و وفا
دوش می گفت به جمع رفقا:
((در فلان جشن به دامان چمن
هر که خواهد که برقصد با من ،
از برایم ، شده گر از دل سنگ


کند آماده گلی سرخ و قشنگ !))
چه کنم من ؟ که در این دشت و دمن
در همانجا ، به سر شاخه ی بید
بلبلی حرف جوان را بشنید
دید بیچاره گرفتار غم است ،
سخت افسرده ز رنج و الم است
گفت : باید دل او شاد کنم ،
روحش از قید غم آزاد کنم .


رفت تا بادیه ها پیماید ،
گل سرخی به کف آرد ، شاید !
گل سرخی نبود ، وای به من !

جستجو کرد فراوان و چه سود ،

که گل سرخی در آن فصل نبود،

هیچ گل در همه گلزار ندید

جز یکی گلبن گلبرگ سپید

گفت ای مونس جان ، یار قشنگ !

گل سرخی ز تو خواهم خون رنگ

هر چه بایست ، کنم تسلیمت

بهترین نغمه کنم تقدیمت .

گفت: (( ای راحت دل، ای بلبل !

آنچنانی که تو می خواهی گل ،

قیمتش سخت گران خواهد بود

راستش ، قیمت جان خواهد بود ))

بلبلک کامده بود آنهمه راه،

بود از محنت عشق آگاه ،

گفت : (( برخیز که جان خواهم داد

شرف عشق نشان خواهم داد .))

گفت گل: ((سینه به خارم بفشار

تا خلد در دل پر خون تو خار

از دلت چون خون بر این برگ چکید

گل سرخی شود این برگ سپید

سرخ مانند شقایق گردد

لاله گون چون دل عاشق گردد

تا سحر نیز در این شام دراز

نغمه ای ساز کن از آن آواز

شب هوا خوش ، همه جا مهتاب است

اینچنین آب و هوا نایاب است !)

بلبلک سینه ی خود کرد ، سپر

رفت سر مست در آغوش خطر

خار آن گل همه تیز و خون ریز،

رفت اندر دل او خاری تیز

سینه را داد بر آن خار فشار

خون دل کرد بر آن شاخه نثار

برگ گل سرخ شد از خون دلش

مهر بود ، آری ، در آب و گلش

شد سحر ، بلبل بی برگ و نموا

دگر از درد نمی کرد صدا ،

جان به لب، سینه و دل چاک زده

با ل و پر بر خس و خاشاک زده

گل به کف ، در گل و خون غلط زنان


سوی ماءوای جوان گشت روان

عاشق زار در اندیشه ی یار

بود تا صبح همانجا بیدار،

بلبل افتاد به پایش ،جان داد

گل بدان سوخته ی حیران داد

هر که می دید گمانش گل بود،

پاره های جگر بلبل بود ،

سوخت بسیار دلش از غم او

ساعتی داشت به جان ماتم او

بوسه اش داد و وداعی به نگاه

کرد و برداشت گل ، افتاد به راه

دلش آشفته بود از بیم و امید

رفت تا بر در دلدار رسید ،
بنمودش چو گل خوشبو را
دخترک کرد ورانداز او را
قد و بالای جوان را نگریست
گفت: (( افسوس ، پزت عالی نیست !!
گرچه دم می زنی از مهر و وفا
جامه ات نیست ولی در خور ما !))


پشت پا بر دل آن غمزده زد
خنده بر عاشق ماتم زده زد
طعنه ها بود به هر لبخندش
کرد پرپر گل و دور افکندش
وای از عاشقی و بخت سیاه
آه از دست پری رویان، آه !

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792