2777
2789
عنوان

با سیاست ها راه چاره میخوام

49 بازدید | 5 پست

سلام به همگی.مناسفانه مادرشوهرم با دخترم عین بچه ها لج میکنه..متاسفانه دخترمو دوسنداره..

اصلا این برام مهم نیست که دوست نداره..اما وقتی با جاریا جمع میشیم خونشون روی چنتا از بچه ها حساس هست و کسی اونارو بزنه دعواشون میکنه.. بچه ی من هم شده کسی رو بزنه دعواش کنه اما وقتی برعکس میشه و یکی بچه ی منو میزنه میگه عیب نداره ولش کنین ! چنساله روال همینه و همیشه تو دلم گفتم بزرگتره اشکال نداره.. اما الان بچه ی من ۷ سالشه و بیشتر از سنش میفهمه ...دوسندارم به روانش آسیب برسه...واقعا نمیدونم همچین موقعیتی چیکار کنم...یعنی بچه ها سر و صدا کنن.. بدو بدو کنن بچه ی من بدو بدو کنه صداش زود در میاد...در حالی که خودشم میدونه که من آدم بی تفاوتی نیستم و خیلی سعی میکنم‌ کنترلش کنم.

سری بعد دعواش کرد خیلی محترمانه بچتو بردار بیا بیرون بگو دخترم شمارو اذیت میکنه من ناراحت میشم به هیچ عنوانم قبول نکن بشینی 

قبل از حذف ادمای سمی زندگیت شخصیت خودت رو سم زدایی کن

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

پدر شوهر منم ایجوریه روانیه 

با بچه من خوبه‌ولی من دوست ندارم بچمو ببینه چون اینجور ادما روانپریشن یدفه یمدل دیگه میشن با بچه ادم لج‌میشن کانال عوض میکنن بهشون اعتمادی نیست 

منم نمیزارم این روانیا به بچم نزدیک شن با اینکه مثلا دوسش دارن ولی بچه جاریمو زیاد دوست ندارن

ادم روانی روانیه کلا 

همین که این همه مدت میگفتی بزرگتره اشکال نداره یعنی بی‌تفاوتی. کاش به خاطر بی عقلی بزرگتر آسیب به رو ...

من احساس میکنم‌اسی الان برای بچش ناراحت نیشت احتمالا قبلا روابط خودش با فامیل بدرد نخور شوهرش خوب بوده حالا بد شده بچرو بهونه کرده وگرنه هیچ مادری هفت سال این رفتارای سمی و نسبت به بچش تحمل نمیکنه 

من احساس میکنم‌اسی الان برای بچش ناراحت نیشت احتمالا قبلا روابط خودش با فامیل بدرد نخور شوهرش خوب بو ...

نمیدونم شاید. ولی پدر و مادرشوهرم بچ منو از بچه جاریم بیشتر دوست داشتن. منم از دیدن رفتار بدشون با یه بچه معصوم ناراحت میشدم. جاریم بی تفاوت بود. شاید نشون میداد که بی تفاوته.  خودم بچه ها رو مدیریت میکردم که بزرگتر ها چیزی به بچه جاریم نگن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792