2777
2789

دوستان پدرم به شدت آدم روانیه به قدری که مادر بیچارم را پیر کرده..مادرم آنژیو شده قرص قلب مصرف میکنه و قرص اعصاب چند سالی و اینکه تاندون های دستش پاره شده ولی دریغ از اینکه پدر بی مسئولیت گردن بگیره و ببره درمان کنه. البته نه پول داره نه میره کار و فقط چشمش دنبال جیب برادرهام و اینکه برادرهام خرج من و مادرم و قرص هارا میدن ولی کافیه یک روز برادرام نرن کار دنیا را رو سرشون خراب میکنن اینقدر داد و بیداد میکنه و انگ هرزگی به ناحق بهشون می‌چسبونه تو فک و فامیل و همسایه و هزار جا دیگه که خدا میدونه.این همه عمر مادرم ساخت و سوخت تا اینکه امروز من اومدم خونه مادرم البته بگم من ازدواج کردم و اینکه چه بلاهایی سر من و شوهرم نیورد به قدری که میگفتم خداکنه هرچه زودتر عروسی کنم راحت بشم و البته پول جهیزیه هم برادرهام دادن اونم با شغل کارگری که میکنن خدا اجرشون را بده.برگردیم سر موضوعمون دیدم مادرم ناراحته و میگه بابات هرچه انگ هرزگی بود چسبوند به برادرت اونم جلوی یکی از فامیل ها منم اومدم و ناراحت شدم که چرا اینقدر مادرم را ناراحت میکنی میبرمش خونه خودم یهو دیدم دیونه شد شروع کرد دنبال ما دویدن مارا از خونه انداختن بیرون با کفش کار همچین پرت کرد سمت ما که مادرم اگه سرش را نگرفته بود پایین دیگه کارش تموم بود بعدش من و مادرم را پابه رهنه و بدون روسری از خونه انداخت بیرون پ صداش را انداخت پس معرکه منم طاقتم طاق شد به مادرم گفتم بریم دادگاه مهریه را بزاریم اجرا تا بترسه چون همیشه مادرم تهدیدش می‌کرد ولی هیچوقت عملی نمی‌کرد من ایندفعه پافشاری کردم و گفتم حتما باید بریم کلانتری خلاصه رفتیم کلانتری و زنگ زدن پدرم بیاد اونجا وقتی اومد شروع کرد به درد برا برادرم حرف در آوردن که اینا نمیزارن من آدمش کنم البته بگم مشکل پدرم با یکی از برادرام اینه که برادرم یه چندماهی نرفت سرکار پدرم شد باهاش کافر و اینکه بگم تو کلانتری اینقدر نام وننگ به برادرم بست که معتاده و فلان و جن..ه و...که سرم سوت کشید البته برادرم الان سرکاره ..حجب و حیا از برادرهای من میباره از همون کوچیکی شروع کردن کار کردن و هیچوقت دستشون جلو بابام دراز نبوده و برعکس بوده خلاصه کلانتری دادخواست نوشت و امضا گرفت تا شنبه بریم دادگاه ..مامانم به شدت پشیمون میگه چرا رفتیم بدتر میشه..توراخدا بگید چیکارکنم شوهرمم اصلن نمیدونه میترسم بفهمه؟؟؟؟؟

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792