منم همین ویار رو داشتم
میگفتم شوهرم صبح ها قبل از رفتن سرکار برام نون و خوراکی این چیرا میذاشت که مجبور نشم در یخچال باز کنم
ولی بازم گاهی مجبور میشدم باز کنم با وجودی که ماسک و شال میبستم دور دهنم فایده نداشت اوق میزدم بالا میاوردم
دلم میخواست از این هشت پاها که چینی ها میخورن بخورم
من سر دختر لرز شدید داشتم
سر پسرمم هر روز هویج میخورم اونم کممم چیزی از گلوم پایین نمیرف چله تابستون پتو رو خودم مینداختم کلا
بچه اولم به شدت از همسرم بدم میومد احساس میکردم همش بو میده تا نزدیکم میومد بالا می‌آوردم
برای دومی برعکس عاشق بوی همسرم شده بودم روزی چندین بار گردنشو بو میکردم لذت میبردم😂
نمک زیاد میریختم تو یه کاسه بزرگ آبغوره میخوردم
اینقد لواشک و ترشک میخورم سرگیجه و افت فشار شدید داشتم ولی سیر نمیشدم
عید بارداربودم ماهی قرمز داخل تنگ مرده بود به کسی نگفته بودم اون ماهی تایکماه تواب بود تبدیل به یک چیز سفید رواب شده بود هرموقع یاد اون میفتادم تامدتها اوق میزدم
شاید باور نکنین من تازه سه تار خریده بودم از بوش و صداش حالت تهوع میگرفتم
هنوز برام عجیبه این قضیه
برا من برگریزون نبود منتها داداشم رژیم بود بوی تخم مرغ پخته اش حالم بد میکرد چون من استراحتی بودم خونه مادرم موندم
من خودم ازبوی چای متنفر بودم شوهرمم نزاشتم بخوره تا زایمان کنم😂
رو مخ تر از زنایی که میگن ناز میکنی خودشونو مقایسه میکنن ن دا رییییم
نازم بکنه خوب میکنه شماها خرتون به چند منه
والا
نه واقعا همچین ویاری وجود داره
من سر پسرم اینطوری بودم نزدیکم میشد عووووق میزدم. خودم خیلی ناراحت بودم ولی مجبور بودم اتاق جدا از هم بخوابیم....دوسش داشتم اما ازش عوق میزدم...
زن عمومم سر بچه اولش اینطوری شد منتها شدید تر. نه ماه خونه مادرش موند انننقدر که عوق میزد
من به خمیر شنی پسرم بددددجوری ویار دارم اصلا نگاه کنم عوق میزنم
ملکه کاترین کبیر
ویار خاک داشت
خاک میخورد
