من آرزو دارم یه کلبه تو محیط جنگلی بخرم
مگه نمیگی روستاتون تا شهر ۱۵ دقیقس
خب این خیلی خوبه
منکه تو شهر زندگی میکنم تا بازار میخوام برم نیم ساعت تو راهم
اگه عصر برم بازار یک ساعت تو راهم تا برسم
البته نظر خودتون مهم تره
ما جای شما نیستیم
تصمیم درست رو خودتون بگیرید
اما با خصوصیات اخلاقی خوبی که از همسرتون گفتین جدایی راه درستی نیست
با مذاکره و حضور نفر سوم مشکلتون رو حل کنید
جدایی باشه واسه آخرین راه
شوهری که بعداز چهار سال داره سره هرچیزی میگه جدا شیم پس ارزش مدارا کردن نداره
بری تو روستا خلق و خو مردم روستارو نگیره به خودش بدتر بشه
بعضی ضرفیتشون حدی داره
احتمالا از اون مدل مردا امروزی که اخلاقش مثله پیر مردا دهه شصتیه
دو روز دیگه میگه آفتابه لگن بیار دستامو بشورم
الان تو عقدی بجا اینکه نازتو بکشه این رفتارو باهات داره
بری تو زندگی ممکنه این آدم همین باشه
الان شاید سخت باشه
ولی بری تو زندگی خیلی سخت تر میشه جدایی
خیلی رو زندگیت جدی تصمیم بگیر
دوستم اشتباه تو رو کرد ۷ساله تو روستاس میگ این چندسال حس نکردم ک دارم زندگی میکنم مرده متحرک شده اونام ی ربع با شهرفاصله دارن،خیلی مصمم و جدی باش تا کوتاه بیاد مطمینم ک خانوادش تو گوشش میخونن یکارکن جلوشون وایسه
روستا به درد سن جوون نمیخوره آدم دلش میگیره
مگر از اول همونجا به دنیا و بزرگ شده باشه
منکه سالی فقط چند روز میرم مسافرت(خونه بردار شوهرم تو روستا ) دلم میخواد پاره بشه اینقدر بد خلق و عصبی میشم با اینکه ایام عید کلی آدم درو بر ما هستن همش بگو بخند و تفریح . اگر ثانیه ای تنها بشم میزنم زیر گریه
ولی تو خونم تهران روزها و ساعتها تنها باشم این خیالم نیست
نهایت حوصله م سر بره میرم خریدی پاساژی رستورانی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز