2777
2789
عنوان

با شوهرم دعوا کردیم سره مهمونی رفتن اونجا مداوما مادرشو بغل میکرد

| مشاهده متن کامل بحث + 1161 بازدید | 56 پست

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

اتفاقا اگر یکم علم روانشناسی بارت باشه که نیست میدونی ادما در موقع عصبانیت هر کاری از دستشون برمیاد. ...

چرا جشن به زور رفتی؟

لطفا اگه نظرتون مخالف منه ریپ نزنید بذارید اسی خودش جواب بده .من دلسوزی یا تجربه یا هر حرفی میزنم برای اسی هست .حوصله ی قانع شدن قانع کردن شما رو ندارم .چون آخرش دعواست .
عزیزم اینجا راهکارهای خوبی میدن حالا چهارتا نخاله ام هستن تحمل میکنیم چاره ای نی

 این راهکاری ک بهت دادم هم جز همون خوب‌ها ست😉

عزیزم بخاطر ارتباط با همسرت میگم!

مشکلت با جاری در اولویت دهم هست

تو اون کتاب یاد میده چطوری خودتو بیاری بالا ک شوهرت همیشه متوجه تو باشه و تو هم توجه کافی بهش بکنی نه کم نه زیاد

خوبه که به جای درگیر بودن با مسائل ساده میریر کمی کتاب میخونیاینجور غلط املایی فقط به علم مرب ...

بیخیال این وسط گیر نده

آدم حالش بده شما ب چیا گیر میدی

فهمیدیم شما کتاب خونی بکش بیرون بابا

چرا نمیخواستین برین؟

جاریم باهم به شدت بد رفتاری کرده بود قبلش من گفتم با دلچرکین بودن نمیتونم برم بیخیال شو تا ساعت هشت زیر پتو خودمو زدم به مریضی رفت خونه بابامینا پای بابام رو کشید وسط بابام زنگ زد به خاطر هیچکس نه به خاطر من پاشو برید منم اماده شدم رفتم این اونجا بچه ننگیش گل کرد رفت نشست پیش مادرش مداوما بغلش میکرد اصلااا سمت من نیومد بامن نرقصیپ

خب چرا نمیرفتی ؟مشکلش چی بود؟

تو تاپیکام هست جاریم تو هیچچچچ مراسممون نیومده حتی بهم به زور هم سلام میده کلا رو روال نیستیم منم گفتم با دلچرکین بودن که نمیشه رفت خونه کسی من نمیرم. 

این رفت خونه بابامینا پای بابامو کشوند وسط بابام زنگید من اماده شدم رفتم اونجا زهرشو بهم ریخت شوهرم مداوما اویزون مادرش بود به من محل نداد

چرا نرفتی ؟اگه دعوتی فامیل خودت باشه شوهرت اینقدر ادا بیاد چکار میکنی؟

شوهرم روز مادر بابام صد بار بهش زنگید از زیر پتو در نیومد گفت نمیام اصلا یکی از دلایلی که امشب من نمیخواستم بریم به این مهمونی این بود که شوهرم اصلااا سمت من مراسم شدنی نمیاد خرجم نمیکنه تولد دختر داییم از پول خودم 500کادو دادم به من پو ل نداد کادو بدم اما الان رفت کارت هدبه 700داد به برادر زادش

جاریم باهم به شدت بد رفتاری کرده بود قبلش من گفتم با دلچرکین بودن نمیتونم برم بیخیال شو تا ساعت هشت ...

کاش یه کم الکی سرفه و اینا میکردی میگفتی مریضم بقیه مریض میشن....خودتو به دل درد و بی حالی میزدی

تو تاپیکام هست جاریم تو هیچچچچ مراسممون نیومده حتی بهم به زور هم سلام میده کلا رو روال نیستیم منم گف ...

ولش کن .الان حرص بخوری چیزی درست نمیشه .شعور و شخصیت خودشون رو نشون میدن

در سرم جنگ های بسیاریست وتنها کشته اش منم.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792