نگو این حرفو گلم تو خدا رو داری
منم خیلی روزای سختی داشتم باردار بودم میرفتم یه جا با خدا حرف میزدم گریه میکردم باهاش دعوا میکردم دوباره آشتی میکردم باورت میشه حتی فکر کردن به اون روزا واسم کابوسه ولی همیشه بهش توکل میکردم همش میگفتم خدا هست خدا درستش میکنه الان شکرخدا مثل معجزه همه چی داره کم کم درست میشه