یه سال ۵ روز اول عید رو اومدن خونم.خوردن خوابیدن.روز آخرچن ساعت مونده ب رفتنشون یک دعوایی راه انداختن شوهرمم با خواهراش بود طرف اونا بود...الان چن ساله گذشته تقریبا فراموش کردم....چیزی که الان آزارام میدم دعوایی که صاحب خونه قبلیم باهام کرد و میخواست اثاث مو بریزه تو کوچه ...سه ماه خونه رو تخلیه کردیم هنوز ۵ میلیون از پولمون دستشه...زنیکه دوره قرآنم میگیره خونش ای خدای اون قرآن بزنه ب کمرش