چه جالب
همین الان داشتم خاطراتم رو مرور میکردم
بعد گفتم چقدر ما زنها بدبختیم
آخه یه تاپیک دیدم باعث شد اون حرف خویش یادم بیاد
ببین مسخره ترین چیزایی رو که یه بچه هم میدونه من باید با هزار سیاست باهاش حرف میزدم که یاد بگیره
مدیریت مالی نداشت
حرف زدن بلد نبود
آداب معاشرت ک داغون
درک و منطق داغون
و...
پیر شدم این مدتی که عقد بودم دوسال انرژی کذاشتم
اگه بی عرضه بود کار درست رو کردی با آدم بی عرضه نمیشه زندگی کرددددد
اگه هنوز نامزدی تمومش کن دیگه درست نمیشه شاید بعدها یه مقدار تعقیر کنه ولی یه ریسکه
چجوریه بعضی ها اینقد راحت جدا میشن ولی خیلیا دیگه میشناسن با 15 سال اختلاف سنی بااین ک میدونه پسره اهل دختره ولی بازم خوش خرم زندگی میکنن
اینا همه جزیی از مراحل جدایی هستند
هرچند سخته ولی به این فک کن برا جداییتون دلایلی داشتین والا به اینجا نمی رسیدین اگه تصمیمتون قطعیه پیشنهاد میدم رو یه کاغذی تمام رفتارای بدشو با جزئیات بنویسی
مثلا روز دوشنبه تاریخ.... سر این مسئله به من این فحشارو داد. حتی فحشارو با جزئیات بنویس و هرموقع حس دلتنگی سراغت اومد حتما این نوشته هارو بخون.
واقعأ جدای سخته ی روزی میفهمی باخودت چکارکردی دگه دیرشده فایده نداره
خدا به دلت آرامش بده عزیزم
ما زنا چقد بدبختیم از حرفای ساده ذوق میکنیم ولی مردای خر نمیفهمن بلانسبت جمع
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
48 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز