من قبلا اینجوری نبود ینی ازشوهرم راضی نبودم درماه شاید 20-25روز خونه مامانم بودم هی میرفتم قهر خانوادش دعا گرفتن واسم که دیگه نرم خونه مامانم اینو ازحرفای دعانویسه که اومده بودن خونه پدرشوهرم عید دیدنی یهوبه مادرشوهرم گفت دیدی گفتم یکارمیکنم عروست بیاد بمونه کمک دستت بشه ...فهمیدم
ازاون موقع ها یادمه تا میرم دلم میخواد زود برگردم خونم یا اصرار کنن بمون عصبی میشم یچی میگم میرنجن