بیایین نیاز به شنیده شدن دارم

نمیشه عزیزم شرایط من جوریه که اخلاقش خوب نیست هیچ چیز مورد علاقه من نیست تو این زندگی. نه دیدن خانوادم میبره نه زنگ میزنه بهشون نه میزاره بیان. من هر هفته میبره خونه مادرش کلی توهین بهم میکنن برمیگردم افسرده تر. میدونی اگه شدنی بود اونم سر سوزن کوتاه می اومد پس شدنی نیست مطمن باش آدم سخت گیری هستم برای تصمیم هام ببین دیگه به کجا رسیدم تصمیم به جدایی گرفتم 

فقط دنبال اینه التماسش کنم آنفولانزا گرفته ساعت یازده اومده خونه دید اهمیت نمیدم لباسش رو دوباره پوشید ده بیست بار گفت دارم میمیرم دارم میرم آمپول بزنم اگه تو راه ی اتفاقی افتاد بیهوش شدم مردم حلال کن همیشه بهش میگفتم خدا نکنه قربون صدقش میرفتم این دفه نمیگم دیگه میزارم کنار تا دید چیزی نگفتم دوسه بارم گفت دید بازم اثر نداد درو کوبید رفت نیم ساعت بعد زنگ زد زیر سرمم کنم گفتم باشه قطع کردم ببین دیگه منو نفهمید منو خورد کرد برام مهم نیست آدم هم بشه مبارک دیگران من همچین آدمی نمیخوام 

طلاق میگیرم بدون مشاوره. نمیخوام دیگه چشمم به چشم کسی بیفته که صبح قبل از اینکه بهم سلام بده به پدر جوان مرگم فوش میده نمیخوام. کتکایی که زده ناکام کرده به کنار د دیگه در دل من جایی نداره 

میدونم عزیزم متاسفم ولی اطرافیانم خیلی اذیتم کردن منم بی عقلی کردم. فکرامو کردم توافقی جدا میشم جونمو بردارم برم بردم 

چشم 

دیگه بهش اهمیت نمیدم امروز صد بار گفت دارم میمیرم همیشه قربون صدقش میرفتم میگفتم خدا نکنه اما صبرم تموم شده نگفتم ده بیست بار تکرار کرد دید نگفتم درو کوبید رفت. به درک 

آره عزیزم سرنوشت من شوم تر از اینا بود از شوهر اولم بگم شاخ در میاری کلا از زندگی خیر ندیدم. برام دعا کن آزاد بشم اینجا به معنای واقعی پوسیدن 

ممنون از همه تون که به من در گرفتن تصمیم کمک کردین جدا میشم و خبرشو هروقت تموم شد بهتون میگم ببخشید ناراحتتون کردم امیدوارم هیچ زنی دل شکسته برنگرده 

عزیزم توی این سه سال هرچی بگی کردم میگه مریض پدرت  هست که تو گور.... من نمیرم هرچقدر هرجور حرف زدم نمیره. میدونی چرا چون اختلال داره ریگ داره تو کفشش. اینجور آدما درست نمیشن فقط عاشق آزار دیگران هستن بهش میگن اختلال شخصیت خودشیفته نارسیستک