سه شنبه شبش اومددنبالم من براش کیک گرفتم با یه دورس
دورسشم گرون شد درکل خاستم ک چیزخوب بدم بهش
اومددنبالم رفتیم باغشون اولش همع چی خوب بود کیک شو فوت کرد عکس گرفتیم شام خوردیم بعد یچیزی گفتم ک اون نباید تایید میکرد و کرد این یک
دوم من دستم خورد ب بخاری سوخت بدجورم سوخت درحدی ک اشکم دراومد
گفتم خمیر دندون بیار برام انتظار داشتم ک بازش کنه خودش بزنه رودستم ولی پرت کردجلوم ک گفتم ی زره بلدنیستی رفتارکردنتو بامن خودم زدمش
اصلا یزره نازکشیدن بلدنیست بلده ها ولی واسه من نه
صدبارم بهش گفتم ک من دلم میخاد باهم درست رفتارکنی نازموبکشی من پسرک نیستم
ازاون ور من اومد پیشم نشست گفتم تو انگار من داداشیتم گفت داداشیمی دیگه گفتم میخام نباشم صدساله سیاه بعد بالج پاشد رفت اون ور نزدیک یک ساعت اکسپلورگردیو فیلم دیدن منو سگ محل کرد منم خابم برد بعد یکساعت گفت پاشو بریم منم ازاونجا تاخونه یک کلمه حرف نزدم الانم دوسه روزه ن زنگ زده ن هیچی همیشه من کوتا میام دیگه خسته شدم ازاین غرور مسخرش