حتما فردا بچه دنیا بیاد میخوای بدی مادرت نگه داره،شمابری سرکار بیاری کرایه خونه و خرج خونه بدی؟
یکم تجدید نظر کن چند وقت نرو سرکار حساب کار دستش بیاد،خونه ی مادرت مثل مهمون هر هفته برو،اینایی که بهت میگم بجز سرکار رفتن همه ش رو انجام دادم پس شماهم میتونی
خیلی خرم باورت نمیشه بااین وضعم انقدر دنبال وام ودیعه مسکن بودم الان در اومده صفر تاصدش با خودم بود برم بانک بیام چقدر حرص خوردم سه ماه دویدم چقدر نی نی توشکمم استرس کشید و آسیب دید از بچم شرمندم ج پول اومدهمیگه بدهکاره و ۵۰ پول بهش بدم منم خر دیشب گفتم باشه الان میگم آخه چرا بدم خرج اونا بشه؟؟؟پدر خودم و بچم دراومده باردارم تن و بدنم انقدر لرزید برای چندر غاز وام اونم تقدیم کنم ب خاهرشوهر و مادرشوهر حکومتشون بشه
ددقیقااا همین فکر رو داشتم از طرفی میگم بچه رو نگه دار میگه نمیتونم گفتم طوری نیست اما حق نداری بچم ببری پیش خانوادت گفت هرجا بخوام میبرم خانوادم هستن گفتم چطور خانوادت نیست ی زنگ بزنن بپرسن بچه خوبه یا ن ؟؟؟؟؟تو ماه ۸ ام هستم جز دعوا و دردسر کار نکردن
نقش زن و مرد و باهم به عهده گرفتی؟ شوهرت فقط اهدا کننده بوده
چند ساله ازدواج کردید
ببین مادرشوهرت چیکار کرده که بیشتر از تو به اون اعتماد کرده
این مشکل با دعوا حل نمیشه باید بهش دون بپاچی اعتماد جلب کنی اینجوری پس انداز و سرمایه گذاری هاشو در اختیار خودت قرار میده
دروغ گفته ؛ حتی نمیدونه ۵ گرم چقدر هست ؛ یعنی تو ۸ سال همون ۵ گرمو جمع کرده ؟خواسته بسوزونتت
توام جا اینکه حرص بخوری باید ضایعش می کردی
😐😐😐اگه من بودم جرش میدادم
علاوه بر اینکه وظیفه داره تمام خرجت و بده
باید اونا رو برگردونه
وایی قلبم درد گرفت به این همه سادگی تو
خب اون شوهرت به دردی میخوره اسم شوهری هم یدک میکشه چرا باید خرج لباس و دکتر و سونو و همه چیت با خودت باشه چرا انقد رو دادی بهش ؟فردا روی با بچه چطوری میخوای بگذرونی ببخشید ولی مسبب مشکلاتت تماما خودتی
اونکه خرجی نمیکنه تو هشت سال ۵ گرم طلا پس انداز کرده ؟ پس چیکار میکنه پول هاشو؟
