2777
2789
عنوان

مامانم رید به خاستگاری داداشم

| مشاهده متن کامل بحث + 10322 بازدید | 258 پست
شما بعد از ۷ ماه خوبه باز همون اول گفتن من بعد از عروسیم یهو شوهرم تووماه عسلمون گیر داد از ...

نه این خود پسره اوکی بود کاملا با من

میگفت هرجور راحتی بپوش

مامان عوضیش اومد تیکه انداخت و بهم خورد

با کسایی که تاپیک 

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

چه زود هم ازدواج کرد !!! حتما تو دوره آشتایی با تو پسره قربون صدقه و اینکه من عاشق واقعی ام و تا ابد ...

حتی بعد بهم زدنم گفت من دیگه ازدواج نمیکنم

۱سالم نزاشت بگذره رفت ازدواج کرد


با کسایی که تاپیک 

حتی بعد بهم زدنم گفت من دیگه ازدواج نمیکنم۱سالم نزاشت بگذره رفت ازدواج کرد

حالم بهم خورد 

ببین ناراحت نباش تو اولین دختری نیستی که این اتفاق برات افتاده ، اوووو هزاران هزاران هست که بدتر از این براشون افتاده 

حتی یکی رابطه ج هم داشتن ولی آخرش .....

ببخشید. ب مامانت مربوط نیس

چرا به پدرو مادر مربوط نیست 

ما تو فامیلمون از این نمونه ها زیاد داشتیم 

و داریم با تب فراوونو مخالفته خانواده ها ازدواج میکنن 

بعد که از تب و تاب افتادن موقع ناراحتی و دعوا پای خواهرو برادرو پدرو مادرو میکشن وسط

مگه پدرو مادر و بقیه اعصابو روح و روانشونو از سر راه اوردن؟؟؟

حالم بهم خورد ببین ناراحت نباش تو اولین دختری نیستی که این اتفاق برات افتاده ، اوووو هزاران هزاران ه ...

میدونم 

ولی خب من تو ۲۵سالگی وارد اولین رابطه ام شده

حالا از این ۷ماه ۴ماهشو قهر بودیم 

ولی خب دل بسته بودم

و از همه بدتر کل فامیل و آشنا میدونستن

همه لباس خریده منتظر عقدم بودن ولی خب اینطوری شد

الانم حرفشو میزنن

بعد جالبه ما هیچ مشکلی نداشتیم مادرش یهو همه چیو خراب کرد!

خب اگه با من مشکلی داشتی ۷ماه پیش نمیومدی جلو


با کسایی که تاپیک 

کردم گلم خدا رو شکر آدم های سمی نداریم تو فامیل

خداروشکر

وقتی آدم سمی اطرافتون نداری، و ندیدی

نمیتونی به بقیه بگی مهم نیست و ربطی نداره، زندگیتونو بکنین.

چون من آسم ندارم، نمیتونم به کسی که داره بگم این همه اکسیژن، نفس بکش خب

و…همیشه بر آن بودم دلی را نشکنم                                          اما وقتی به خود می نگرم                                                  تکه تکه ام…
میدونم من خودم نخواستم ازدواج کنمولی دوست داشتم اونم مجرد بمونه مامانش تاوان دل شکسته منو بده ولی خب ...

بنظرم خدا روشکر کن که نشد اصلا، اگر ازدواج میکردی حتما به مشکل میخوردی با خانواده اش و زندگی ارامی نداشتی

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792