اخه من خیلی خودمو قبول داشتم
از اونایی که روبرو آینه می ایستادم دلم واسه خودم غش میرفت
به هیکلم خییییییلی اهمیت می دادم
موهام همه فکل میکردن پوستیژ الان شده دم موش از غصه
همیشه رتبه میاوردم
بعد
بعد
بعد همسرم رفت با یه زن چاااااق ززززشت تقریبا ۵۰ ساله که بیوه بود بهم خیانت کرد
این یکیش بود
بقیشو نمیگم حال تاپیکت خوب بمونه
از اون موقع از خودم بیزارم
حال دل زن خوب نباشه ، معلومه که هیچی رو از خودش قبول نداره