دوستان عزیز مادرشوهرمن حدود ۸۰ سالشونه و بسیار زحمتکش و مهربون ❤️
وقتی خونشون جمع میشیم ۷ تا عروس هستیم که البته من عقدم
و ۴ تاخواهرشوهرامم هستن
جاریام و خواهرشوهرامم عروسا و دختراشون دهه هفتادی و هشتادی هستن بزرگن
خب مسلما اینهمه آدم نمیتونن توآشپزخونه باشن
و بیشتر عروس اولی و سومی+یکی از خواهرشوهرام کارمیکنن
منم چون مادرشون پیره زشته که بشینم انگار ولی واقعا کاربهم نمیرسه 😂 شوهرمم میگه بزار زنداداشام کنن ولشون کن تودیرتربیابشین سرسفره
واحد شوهرمم طبقه بالاس تا شام تموم میشه میگه فاطمه برو بالا لباس چرکای منو جداکن اخرشب مصرف برقا پایینه ماشین لباسشوییو روشن کنیم
و اینجوری توقع داره من جیم بزنم ولی نمیشه که تابلوعه زن جماعت متوجه میشه قشنگ
من چکار کنم که هم کوزت نشم هم بخاطر ۴تا کمک کردن از چشم نیفتم و زشت نباشه ؟
