انبردست و پیچ کوشتی کنارش بود روم پرت کرد برا یه بحث ساده معمولی.بعدشم دعوامون شدیدتر شد و کفش خاکی و از حیاط برداشت محکم زد به صورتم فقط فحش ناموس میداد.قلبم درد میکنه من فشارخون دارم میدونم الان فشارمم بالاس دستگاهمون خرابه.خانما میدونم نباید با این لجن بمونم همه اینارو بهتر میدونم اما راهها به روم بسته منتظرم بمیره یا بچها بزرگتر شن بلوغ رد کنن صدرصد میرم خیلی حساسه دخترم به نبود ما .از اولم نباید با این بیشرف ازدواج میکردم
اومدم درددل کنم.واقعا قلبم درد میکنه