وای یاده خودم افتادم قبل بچه دار شدن همش خونه مادرش بودیم وای حالم داشت بهم می‌خورد بعد آب بچه هم بازم منو می‌برد اونجا منم اصلا دست به سیاه و سفید نمیزدم فقط میخوردم و میخوابیدم خوده مادرشوهرم خسته شد دیگه مارو خونش نگه نداشت.
ذهنم خیلی درگیرت شده استاتر لطفا بگو چیکار کردی یا همسرت صحبت کردی؟
جواب داد لایک لطفا
اصلا چه معنی داره زن و شهوهر رمز بزارن برای گوشیشون هرکس رمزشو نگه یا رمز بزاره مشکوکهوحتما چیی داره که نمیخواد طرف مقابلش بدونه...
من ۸ ساله ازدواج کردم نه من نه همسرم هیچ چیز مخفیانه ای تو گوشی نداریم و از گوشی هم استفاده میکنیم هر وقت لازم بشه...
اسی چیکار کردی.؟
اسی یکم سفت و محکم باش شوهرت که اومد خونه صداش بزن تو اتاق بگو من با تو ازدواج کردم یا با مادرت و مادربزرگت بگو من بلدم از خودم و بچه مراقبت کنم خودم هم کس و کار دارم نیاز به مراقبت داشته باشم بهشون میگم کمکم کنن قبول نکرد خودت برو بگو به مادربزرگش بگو ممنون ولی دیگه میخوام با شوهرم تنها باشم لطفا نیاید دیگه
اشتباه مسلم تو اینه که زیادی قانع بازی دراوردی شوهر جون فک میکنه اگه کتک کاریتم کنه آخ نمیگی صبرت بالاس بچتو بردار شیک برو خونه مادرت هیجیم نگودعوا کردین بزار یه ماه بشه اصلا یسال بشه خود احمقش بیاد دنبالت
دقیقا مثل من....پدر شوهر...مادر شوهر...پدربزرگ شوهر..مادربزرگ شوهر(پدری،،بااینا زندگی میکردن)۴ تا خواهرشوهر۱ برادرشوهر....من با ۱۰ نفر آدم هرروز سرو کله میزدم.....من خودمم دختر دارم،دوست دارم دخترامو به پسرایی بدم که خودشون باشن ولباس تنشون......ه‍یچکسیو نداشته باشن....از بهزیستی باشن.....پرورشگاهی باشن.....از بس که خودم از دست این قوم ظالم٬سختی کشیدم.....
واااا اینجوریشو ندیده بودیم دیگه با شوهرت با آرامش و در تنهایی در این مورد صحبت کن مثلا بگو من دیگه حالم خوبه میتونم از بچمون مراقبت کنم . مامانت و مادر بزرگت چند مدته گرفتار خودمون شدن از کارو زندگیشون افتادن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز