نه تونست از چشمام مراقبت کنه نه تونست صورتمو زیبا نگه داره نه تونست انداممو خوب نگه داره نه تونست بهم توی زندگیم راهنمایی کنه نه تونست هیچوقت تاحالا ازم حمایت کنه پدرمم که دلم نمیخواد نگاهش کنم
فقط و فقط بلد بودن توسری بزنن ، خورد کنن، خر کنن، هی بگن دوست داریماااااا یهو فکر نکنی دوست نداریمممم اینارم میگفتن که موقع پیری یکی باشه جمعشون کنه ، الانم نه قیافه دارم نه مغزی واسم مونده نه دوستی دارم و نه چیزی ، فقط و فقط سردرگمی...