من ی ادمی هستم معتقدم مذهبی هستم ولی اعتقادم اینه دینم اول ازم عمل صالح و کردار صالح خواسته
به همه احترام میزارم همیشه و صبورم
فامیل همسرم همیشه تک و توک تیکه پرونی بهم میکنن
امروز برای اولین بار رفتیم جایی پسر دایی پدرشوهرم
شغل خیلی خوبی داره سنشم بالاس حداقل ۵۰ ساله ولی جوون رفتار میکنه
از اولش تیکه انداخت تا الان شوهرمم میخندید میگفت شوخی میکنه هی به حجابم گیر داد به دینم گیر داد
اخرش خواستیم از ی دری رد بشیم تعارف کردم جلو بره درومد گفت برو تا کتک نخوردی با خنده
هی چپ چپ نگام میکرد حرف گنده میزد ولی با خنده
شوهزمم میخندید
عقده کردم چیزی نگفتم ولی بغض گرفتتم اصلا
نظر شما چیه شما بودید چه واکنشی نشون میداد
پدرم میگه تو بزرگش میکنی شوخی کرده
خیلی اعصابم خورده