این همه بدگویی از شوهر این همه نفرت از مادرشوهر

موافقم 

من موافقم و همیشه میگم هی نگید خانواده شوهر خانواده ی شوهر... نگید شوهرم ال بل... ولی واقعا هستند کسایی هم ک واقعا مورد ظلم شوهر و خانواده شوهر قرار گرفتن اینا قضیه شون فرق داره با اونی ک دنبال حرفه و برا یه رفتار خانواده شوهر قشقرق راه میندازن

ابنا رفته تو فرهنگ و نوع نگاه همه ی ما

بچه ها از همون بچگی می‌فهمن محبت با محبت فرق داره اگه دایی پول بده مهربونه ولی عمو پول بده کم داده

ب نظرم ریشه تو بچگی و نگاه مهمون داره 

و الا اینجا میگن مادرشوهرم میخاد بیاد همه میگن وای دکش کن ،بگو مریضم یا چه مفت خوره ولی تاپیک دیگه بگه مادرم داره میاد میگن چشمت روشن ،خوش بگذره ،

تهش هم بگی چرا ؟! میگن تو عروسی ما اومد مثلا جلو دوربین راه رفت ازش خوشم نمیاد یا فلان رژ رو برام نگرفتن

ما دنبال ی عروسیم بخوبی شما. دوربرت سراغ نداری؟😁

حرفتون درسته اما زمانی که نگید " همه" 

بله اکثر تاپیک ها متاسفانه همینه و جالبه که اکثرشون هم ادعا دارن مظلوم و ساده هستن و گیر خانواده ظالم افتادن،برام قابل درک نیست این همه نفرت و مهمتر از اون این همه الفاظ زشت و ناپسند رو یه خانم به کار ببره و عجیب که یه عده هم تشویقشون میکنن

بله تا حدی درسته ولی همینم نمیشه به همه ی عروسا نسبت بدیم...یه وقت واقعا مقصر عروسه یه موقع هم خانواده ی همسر 

...

گاهی واقعا بعضی تاپیکا رو میخونم می‌بینم عروس واقعا بهش ظلم شده و بر عکس هم زیاد دیدم ک عروس خیلی پرتوقع هست متاسفانه و رس خانواده ی شوهرشو کشیده و باز با این حال نقش مظلومو بازی میکنه

ممنونم عزیزم از نگاه زیبات

فدات شم والا باید اطراف خودتون بگردین به رفتار خانواده اش دقت کنید 

پسر خاله شوهرم عقد کرد پدر عروس خانوم خیلی عالی هست اما مادرش یک جوری با همه تو زندگیش دعوا داشته دختر هم دقیقا متاسفانه مثل مادرشون بود خاله شوهرم خیلی ناراحته میگه همه جا تعریف خانواده اش رو میکردن بعد از عقد رفتارهای مادر عروس رو دیدیم 

کاملا رفتار هم پدر هم مادر رو زیرنظر بگیرین 

خیلی ها بیشتر به پوشش دخترخانوم ت‌وجه میکنند یا زیباییش 

اما هیچی جای اخلاق رو نمیگیره

نه عزیزم ریشه در رفتاری داره که خانواده شوهر باهامون داشتن،مثلا مادرم وقتی میومد خونمون مادرشوهرم بدو بدو میومد و نمیزاشت مادرم بچمو بغل کنه،نمیزاشت دو کلمه با مادرم تنها حرف بزنم ،یابه پسرش میگفت مادرشو ببر برسون این که نمی‌خواد شام بمونه ،یا یه شب رفتم خونه مامانم موندم صبح که برگشتم فوری اومد دادو بیداد راه انداخت که چرا شب اونجا موندی،یا تمام مناسبتا توقع داشت بریم خونشون در صورتیکه هر روز ما رو میدید،یا وقتی مادرم تو بیمارستان فوت شد خواهرشوهرم ساعت۳صبح اشتباهی بهم پیام داده بود که مادر فلانی هم بالاخره مرد

خب عزیزم همون مادرشوعرت هم قربانی این نگاه از بچگیش هست نمی‌گم ک عروس ها بدن میگم این مدل رفتار از کی ریشه تو نوع نگاه ما دارع

از همون اول نرم گرفتیم که این شد وضعمون،تا آخرشم به همین روال میرم چون مادرم همیشه میگفت احترامشونو نگه دار، ما طوری تربیت نشدیم که بی احترامی کنیم ولی خب تو دل آدم همیشه یه چیزایی می مونه،

ببینید اینطور نیست واقعا ماخودمون اصلا به عروسمون کاری نداریم ولی تو یه خونواده افتادم که الان باهشون قط ارتباط کردم