سلام وقتتون بخیر
من ی مشکل برام پیش اومده میخواستم ازتون راهنمایی بگیرم
من ۲۰ سالمه دانشجومعلم هستم ی خاستگار دارم ۲۵ سالشه شغلش ازاده کشاورزی میکنه
خانوادم مخالف هستن میگن که فرهنگ ما به هم نمیخوره غریبه هم نیست اشنا هست توی ی روستا هستیم
الان ۱ سال هست دارم تلاش میکنم راضیشون کنم ولی هیچ راهی نیست دلم نمیخواد که سر این قضیه بحث بشه دوست دارم راضی شن به خیر و نوشی تموم شه بره ولی نمیشن نمیخوام بی احترامی بشه و خونوادم از دست بدم از ی طرفم اونو دوست دارم
من به اینکه بخوام با‌کس دیگه ای ازدواج‌کنم حتی فکرم نمیتونم بکنم
لطفا مثل بقیه سعی نکنین که نظر منو عوض کنید من از اولش گفتم مشاوره از کسب نمیگیرم چون میدونم پشت من در نمیاد
واقعا خسته شدم دیگه نمیتونم بیشتر از این صبر کنم ی راه حلی بهم بگید بتونم راضی کنم
حرف زدن باهاشون رو‌امتحان کردم فایده نداره
خانوادم وقتی خانوادشو‌میبینن حتی سلام هم‌نمیدن یجوری برخورد میکنن که انگار گناه کردن اومدن خاستگاری انگار ی ادم خراب اومده خاستگاریم
اصلا اینطور ادمی نیست که بگم مشکل داشته باشه هم سالم هست همش هم دنبال کار هست کاری به رفیق بازی و‌این‌چیزا نداره من خودم ازش مطمئن هستم خانوادش خانواده آرومی هستن
هرکدومشون یچیزی میگن یکیشون میگه این بی شخصیته درصورتی که این اصلا کاری به کسی نداره به خدا ی سری چیزا درموردش جلوی من میگن که ادم دیوونه میشه
یکی میگه تو‌کارمندی حیفته این شغلش ازاده
یکی میگه بچه ای
یکی میگه لاغره چی دیدی توش دارن روانیم میکنن
فقط ی راه بگین راضی کنم چون میدونم‌که حتی اگه راضی هم نشن من هم دست بکشم دیگه سمت کسی نمیتونم برم
اگه هم کسی هست که مشاور هست و میتونه خصوصی باهام حرف بزنه لطفا بگید💕
