2777
2789

یعنی بنظرت دارم اشتباه می کنم موندم؟

کارم درسته ؟

بی تفاوت بودن جاش رو به دیوونه شدن نمیده؟

پیش خودش چی فکر میکنه از اینکه من هیچی نمیگم؟


پس فردا سنم رفت بالا چه حسی دارم ؟


آیا وقتی می بینه من چیزی نمیگم بلای بدتری سرم نمیاره؟


با دست خودم، خودم رو نابود نمی کنم یعنی ؟


این سوالا ذهنم رو سوراخ کردن😔


نگرانم به مرحله ای برسم که احساس پوچی و تنهایی کنم ! اینطوری خیلی لجن زار میشه زندگی


طلاق عاطفی خیلی سخته

آدم دلش برای خودش میسوزه

توی یه افسردگی عمیق فرو میره


گاهی فکر میکنم زنگ بزنم حیثیت این زنای خراب رو ببرم


بعد می بینم فایده نداره که


بلانسبت شما مثل سگ گله وایسم هر کس به شوهرم نزدیک شد پاچه شو بگیرم


پای بچه های  خودمونم که میاد وسط آدم میمونه چکار کنه .

می بینیم خیلیا خیانت دیدن و نشستن

اگه طلاقم بگیری معلوم نیس یکی دیگه چه کارهای بدتری انجام میده

باورم نمیشه این منم نشستم دارم تحمل می کنم

چقدر مردها تنوع طلب و هرزه ن


حالم از همه آدم ها به هم میخوره


این بود زندگی متاهلی ؟


کاش حس دوست داشتن و تعلق خاطر نبود که اینطوری اذیت بشم از رفتارهای اینجوری

دلم برای خودم سوخت


توجیه کردنش بیشتر لج درآره

آدم دلش میخواد بیشتر فکت بیاره براش

بیشتر هم زجر می کشم وقتی طلبکار میشه

فک میکنم تو بغل یکی ببینیمش بهتره تا اینطوری سوتی های کوچیک که می تونه حاشا کنه


از صفر تا صد رو رفتم

از سکوت از دعوا از آبروریزی  ...

انگار جز بی تفاوتی راهی برام نمونده


من فکر می کردم میذارم و میرم . نمی دونم چرا نشستم و دارم تحمل می کنم . نمی دونم اگه بازم ببینم منم میرم یا نه شاید اون وقت خیلی برای ساختن یه زندگی دیگه دیر باشه


خیلی توش موندم خیلی 🥲


وقتی نمیدونم هم یه جوری بهش محبت می کنم که اگه سرش جایی بند باشه من رو آدم آویزون و مفلوک می بینه و خودش رو خواستنی😮‍💨


پذیرفتن اینکه همسر آدم ارزشش رو نداره و همچنان هم باید طوری زندگی کنم که سردی زندگی اذیتم نکنه و برقراری یه توازن نیاز به تمرین و یادگیری داره

که خیلی سخته


دلم میخواد بگم همه مثل هم نیستن اما با وجود این شوهرم که همه فک می کنن امام زاده س و اینطوریه دلم نمیاد



شک خالی!!!!......چون مدارک رو از بین میبره و یواشکی ادامه میده. من اینجور مواقع روشنفکر نشون میدم خودمو تا بیشتر موضوع برام روشن بشه بعد که مطمئن شدم بهش گیر میدم و تمام موارد مشکوک رو بهش میگم .


حتی اگه توی خونه خالی هم با زن بگیریشون میگه کار داشتم اومدم اینجا ، میزنه زیرش چه برسه به اینکه بگی فقط بهت مشکوکم چنان طلبکار میشه و بهم می پره انگار من مقصرم . احساس حقارتم می کنم بعدش



من اوایل وانمود می کردم برام مهم نیست اما مهم بود و غصه میخوردم اگه چیزی می فهمیدم و همسرم هم به این دلخوشی که من حساس نیستم کم کم پا شو فراتر گذاشت و جلوی چشم خودمم شوخی و صمیمیت به خرج میداد که من دیدم خیلی سختم شده کمی واکنش نشون دادم که اقلا جلو چشم خودم نباشه کارهاش




میدونی!!! .....درد بیشتر زنها مثل همدیگه هست.

شاید اگر چند همسری مرسوم میشد هم مردا کمتر هول بازی میکردن و هم ما زنها حداقل فقط تنهایی براشون کنیزی نمیکردیم که یکی دیگه فقط برای لاس زدن همراهشون باشه ،


تازه اینقدر دخترها هم دست دست نمیکردن که مثلا شوهر پولدار گیر بیارن چون میدونستن اون شوهرها رو باید با چند نفر شریک باشن.

یک سری قوانین به ظاهر ساده باعث شده یک عده ضرر ببینن ویک عده سود کنن.

زنهای هرزه ودخترهای بدحجاب خیلی راحت دلبری می کنن ومشکلشون رو بی شوهری اعلام می کنن وهر روز با هزار جور آرایش بیرون میان ودل مردها را میبرن.بدون اینکه زحمت های غذا پختن وشستشو وشوهر داری رو بکشن هر چند روز یک نفر جدید رو میارن تو زندگیشون وبعد هم میگن وصله تن هم نبودیم.


از این زاویه به مشکل نگاه کنم مغزم سوت می کشه



چند وقته حس خوشبختی برام کمرنگ شده.

بعضی طنزهای تلخ واقعا حقیقت داره،


میگم میدونی چرا با ازدواج نصف دیگه دینت کامل میشه،

چون تا قبل ازدواج فقط به بهشت اعتقاد داری ولی بعد ازدواج ومشکلاتش به جهنم هم معتقد میشی.

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

وقتی کسی درست بشو نیس

و تو داری عذاب میکشی و عمرت هدر میره چرا باید بازم بمونی

اگه جدا بشی بری بگیری شاید ۱ درصد یک فرصت خوب برات پیش بیاد ولی تو این زندگی قطعا چیزی درس نمیشه

وقتی کسی درست بشو نیسو تو داری عذاب میکشی و عمرت هدر میره چرا باید بازم بمونیاگه جدا بشی بری بگیری ش ...

با دوتا بچه چیکار میشه کرد دوست خوب

مگه من وظیفه مادریم مهم تر نیس؟

موندم این وسط گیر کردم

با دوتا بچه چیکار میشه کرد دوست خوبمگه من وظیفه مادریم مهم تر نیس؟موندم این وسط گیر کردم

یعنی اگه جدابشی بچه هات وضعشون بدتر میشه نسبت به الان که وسط رابطه این که توش خیانته و عشق واقعی نیس؟

یعنی اگه جدابشی بچه هات وضعشون بدتر میشه نسبت به الان که وسط رابطه این که توش خیانته و عشق واقعی نیس ...

نمیدونم 

همینو نمیدونم توی این رابطه نباشن بهتره 

ولی بی مادر بودن چی؟

من چه جوری از شون دور باشم نمیتونم 

مطمعنا پیش من ک نمیتونن باشن

متنی که نوشتی نشون داد چقدر ادم فهمیده و کاملی هستی

میدونی تو این شرایط میتونی بسوزی یا از پیله دربیای و پروانه بشی ولی سخته

امیدوارم بتونی از سختی برای خودت پل بسازی به سوی اینده روشن

اینم بدون خیلی از اخلاقایی که گفتی در مردانی که اینکارا رو انجام میدن طبیعی هست دنبال چرا ها نباش چون جوابی براشون نیست الان فقط به این فکر کن چطور میتونی حال خودتو بهتر کنی!

بعضیا با جدایی حالشون خوب میشه بعضیا روی خودشون کار میکنن و رشد میکنن وتغییرات در زندگیشون ایجاد میشه

اینم بگم همه چیز بستگی به تو داره: 1. محبت زیاد به همسرت نکن که توی این مرحله به سمت خودت بکشونی چون نابود میشی2. روی اگاهیت کار کن کتاب بخون خیلی تاثیر داره 3. هویت خودتو از همسر فلانی به خودت برسون وقتی از درون لبریز بشی ناخوداگاه همسرتم دست از این کارها میکشه

من به عینه دیدم مردایی که وارد این مسیر شدن بعد از مدتی سرشون به سنگ خورده و برگشتن منتظر برگشت همسرت نباش فقط به رشد خودت فکر کن نخواه اونو درست کنی روی دیدگاههای خودت کار کن

اونوقت میبینی زندگی همه چیزش سر جای خودش قرار گرفت شایدم وقتی تونستی از این حال بیرون بیای اصلا رفتی و نموندی ولی در اون صورت هر جا که باشی ارامش داری

خدایا من از تو ، تو را خواهم و بس

 عزیزم در مورد زندگیت که اینجا نمیشه نظر داد ، به مشاور مراجعه کن

 اما چون متنت رو  عمومی نوشتی میگم

نتیجه ی آخر متن خیلی عجیب بود، چه ربطی به چند همسری داره خواهر من ، چرا قیمه ها ریختی تو ماستا؟ کی گفته همه ی مردا هولن؟ کی گفته دلیل هول بودن آدما یه چیزه؟


نمیدونم همینو نمیدونم توی این رابطه نباشن بهتره ولی بی مادر بودن چی؟من چه جوری از شون دور باشم نمیتو ...

خود من درگیر مشکلاتی مشابه شما بودم نمیدونم کار درستی کردم موندم یا نه ولی الان که به گذشته بر میگردم میبینم کار درستی کردم ول نکردم برم 

بچه ها واقعا به حمایت و بودن ماردشون نیاز دارن ولی اینو بدون مادر افسرده یا مادر زخم خورده به دردشون نمیخوره 

سعی کن گذر کنی از مشکلاتت رها کنی تعلقاتت رو وقتی رها باشی گشایش نزدیکه

خدایا من از تو ، تو را خواهم و بس
متنی که نوشتی نشون داد چقدر ادم فهمیده و کاملی هستیمیدونی تو این شرایط میتونی بسوزی یا از پیله دربیا ...

درست میگی چند وقتیه خودم رو پیدا  کردم 

به قول شما روی خودم کار میکنم یه حس استقلال و جدا شدن دارم از همه چی 

ولی این همه درد برای من خیلی زیاده


وقتی به هم دوره ای هام نگاه میکنم حسرت میخورم حسرت همه چیزو

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز