بابام بعد اذان صبح فوت کرد فقط داداشم پیشش بود به اون خبر داده بودن حالش بده ولی به من نگفتن من داشتم نماز صبح مبخوندم بعدش که رفتم بیمارستان باخبر شدم
الان نماز صبح خوندن برام خیلی سنگینه بعد ۶ ماه هنوزم نمیتونم
عزیزم خدا رحمتش کنه 🫂🙂
امروز تولدمه آرزو میکنم روحشون در آرامش باشه
برای فوت داداشم تو خونه نشسته بودم فوت مادرشوهرم تو ماشین داشتیم میرفتیم پیشش
خدا رحمتشون کنه
روحشون شاد امید وارم خدا به دلتون آرامش بده
پشت پنجره ای سی یو😔
من خواب بودم
ساعت چهار صبح پسردایی نفهمم زنگ زد الکی
که اره چطورید و ...
شک کردم
زنگ زدم بیمارستان فهمیدم بابام فوت کرده
نکنه داییم و عموم شب ...گفته بودن
تا ۷ صبح نگید بریم خونشون اروم اروم بگیم
این گوشیو برداشت زنگ زد
بدترین روز عمرم بود
فوت پدرم کنارش خواب بودم 😭 هنوز هنوز بعد از چهار سال از خواب بیدارشدنو میترسم
دقیق یادمه روز جمعه یکسال پیش چقدرررررر از صبحش استرس داشتم انگار تو دلم داشتن رَخت میشستن به شوهرم گفتم غذامو درست کنم بریم خونه عزیز(مادربزرگم)بعد وسط برنج آبکش کردن بود که بابام زنگ زد عزیز تموم کرده فقط یادمه صندلی میز ناهار خوری رو گرفتم و ضجه زدم
حیاط بیمارستان بودم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز