برای من ۷
شروع ورم و افزایش وزنم بود
کنار اومدن باهاش سخت بود
برای من اواخر ماه دوم و ماه سوم، به خاطر حالت تهوعش
برای من اوایلش حدودا تا نوزده هفته که تکونای نینی رو حس نمیکردم و از سلامتش خبر نداشتم
وگرنه شکر خدا حالت تهوع و سنگینی و این چیزا اصلا نداشتم کلا عادی بودم
یه آدم معمولی با یه شکم بزرگ
من ماه آخر
نه میتونستم بخوابم نه بشینم شبها نابودبودم
البته جدا از بارداری برای من سخت ترین مرحله کنار اومدن با بدن جدید بود بعد از زایمان
عین ۹ماهش سخته فقط مدل مشکلات هر ماه فرق میکنه
اینقد بارداری اذیت شدم اسم بارداری میاد تن وبدنم میلرزه
ماه اخر
بخاطر پا درد و سختی زیاد نشست و برخاست
من ۹ هفتمه دوبار بیمارستانی شدم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
13 ثانیه پیش
14 ثانیه پیش
15 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز