خدا هیچ کسی رو محتاج دیگری نکنه
خدا سایه پدرت رو رو سرت نگه داره و چراغ خونشو روشن
باز همین که یه عصری دلت میگیره و میری خودش نعمتیه
من چراغ خونه پدرم خاموش شده و آرزومه زنده بود و میرفتم خونش یه روز
چی بگم
ته تهش کسی که نتونسته رندگیشو بسازه ما هستیم
مامانم برگشته میگه شوهرت عصبانی بوده به حرفش گوش ندادی،اونم زده
انگار من اسبم که با زدن رام میشم
منم گفتم خب پس از این به بعد به بابام میگم یه ذره ازت دلخور شد بگیردت زیر کتک
میگه چهل سال دست روم بلند نکرده الان بخاد بکنه میکشمش خودمم میرم پای دار
ببین از من به تو نصیحت برگرد خونه زندگیتو بکن اما برو پیش مشاور چه میدونم با شوهرت اروم حرف بزن شاید به خودش اومد سعی کن از دعواهاتون به خانوادت نگی و قهراتم کمتر کن
اگه نمیخوای جدادبشی و با این وضع که سخته حرف شنیدن از خانواده خوده ادم طبق تجربه خودمه این حرفا الان با خودم میگم کاش میموندم کتکو تحمل میکردم اما برنمیگشتم
[QUOTE=367500676]بچه کس دیگه؟نوه هاشن.نمیشه که موقع حال خوش گفت دوسشون دارم و موقع بحران بد بشن[/QUOTEدیگه بعد از بچه دار شدن باید صبرمون هم بیشتر کنیم تا اونها کمتر آسیب ببینن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز