هفتمه مامانم یا مادرشوهرم یه بار نگفتن چی هوس کردی بپزیم خودمم بگم نمیزارن استراحت مطلق شدم چن روزه اومدم خونه مامانم شام درس کنه میگه من خدمتکار نیستم هر روز شام ناهار بزارم اونقد دلم میگیره که برای دختر داداشش یا برای خالم انواع اقسام غذاها میپخت الانم هم خالم هم من باردارم کلا فکرش خالمه
به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم! 🌷 دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰
من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم میرفتم که بی نتیجه بود.😔 الان 19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘
اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره
منم همینطوریم نه مادرم نه خواهرشوهرم نه مادرشوهرم هیچکدوم نمیگن تازه من چند روز بود ویار شدید داشتم هیچکس نگفت چیزی لازم داری یا نه ولی منم یاد میگیرم جبران میکنم براشون
با مامانت صحبت کن بگو من بچتم الان بهت احتیاج دارم
اگرم صد سال دیگه مشکلی برات پیش بیاد نه خاله ام نه بچه اش نگاه تو صورتت نمیندازن من میام کنارت اگر این روزها به دادم برسی منم و نوهات هم اون روزها دستگیرت میشیم
اصلا انتظار از بقیه نداشته باش مردم دیگه حوصله خودشونم ندارن عزیزم
اسی رو درک میکنم فکر و ذکر مامان منم همش خواهراش و برادرهاش هستن ب ما ک میرسه اخ و اوف میکنه کلا شخصیتشون و مدل تربتیشون اینطور بوده ک خواهر برادراشون جزو اولویتشونه
جنبهی محبت نداریم! ظرفیتمون که تکمیل شد، غرورمون سر ریز میشه، و سیل بیتفاوتیهای ما افراد مهربون رو غرق میکنه. بعد آروم که گرفتیم، هاج و واج دنبال محبت میگردیم. آدمهای عجیبی هستیم …
مادرا دیگه فقط میخوان دختر شوهر بدن نفس راحت بشن حوصله ماها رو ندارن
به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم! 🌷 دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰
به همسرت بگو مواد غذایی بگیره بیاره خونه مامانت درسته قدر نمیدونه ولی نمیتونه منتیم بزاره سعی کن از بیرون غذاهای خونگی سفارش بدی
جنبهی محبت نداریم! ظرفیتمون که تکمیل شد، غرورمون سر ریز میشه، و سیل بیتفاوتیهای ما افراد مهربون رو غرق میکنه. بعد آروم که گرفتیم، هاج و واج دنبال محبت میگردیم. آدمهای عجیبی هستیم …