تو ماه خرداد بودیم من از خواستم جدا بشیم چون خیلی جاو خانوادم مظلوم نمیایی میکرد ادم دو رویی بود و خیلی هم ادعا داشت چون شغلش نظامی بود خانوادم دوسش داشتن حرفم باور نمیکردن
بهش گفتم جداشیم گفت بریم حرف بزنیم منو از شهر برد بیرون و رفت دنبال یکی از دوستاش و بهم تجاوز کرد اونم دوتایی !
من نتونستم اون شب فراموش کنم هنوزم حالم بده حتی منو در خونه هم نیاورد خودم برگشتم خونه با کلی حال بد نمیدونم چ مرگش بود ولی اولی باهم اوکی شدیم بهم گف میخواستم بهت نزدیک بشم ک تورو بکشونم جایی بعدش گف من عاشقتم بعد اینکار باهام کرد نمیدونم کلی سوال دارم ازش فقط دعا میکنم ی بلایی سرش بیاد خیلی ب من بد کرد