چی میشه که یه زن و شوهر رابطشون خراب میشه

عزیزم چهار سال اول زندگی مشترک پر نشیب و فرازترین سالهای رابطه ست،زن و شوهر تو این سالها باید تفاوتها و خواسته هاشون رو خوب بشناسن و درک کنن،درک همدیگه باعث میشه به بالاترین سطح تفاهم رسید 

از روی تجربه میگم درک همدیگه، احترام به شخصیت و علایق هم و از همه مهم تر در عین مشترک بودن داشتن فردیت و استقلال بزرگترین عامل ارامش یک زندگی مشترکه 

رابطه با خانواده اش رو خودمون مدیریت کنیم هی نگین مادرت اینو گفت خواهرت اینو... در حالیکه بیچاره خودش خوبه و گناهی نداره. 

اول ازدواج ممکنه به علت تفاوتها زیاد تفاهم نداشته باشین و کارتون به دعوا و دلخوری بکشه. سعی کنین اصلا راجع بهش با خانواده ها صحبت نکنین و پای اونا رو وسط نکشین که احترام ها از بین بره خودتون به عنوان دو تا انسان بالغ مشکلتون رو حل کنین. 

ببین مثلا مشکلی که الان خیلی تو جامعه میبینم بی پولی هست

مثلا اگر با بی پولیش میسازی نرم و محترمانه بهش بگو نیاز هات فلان چیز هست،فلان توقعات رو داری

ولی چون دوستش داری فعلا داری باهاش کنار میای ولی منتظری که آینده رد برات بسازه

پیش خودش فکر نکنه همه چیز گل و بلبله

و اینکه یه مسئله دیگه هم که الان یادم اومد این هست که همیشه با هنسرت تعامل داشته باش،اگر چیزی تو دلت موند سر فرصت و محترمانه بهش بگو و نزار گوشه دلت انبار بشه

همسر من از یه اخلاق من بدش میومد،اخلاق بدی نبود ولی همسرم اصلا دوست نداشت،سه سال تحمل کرد،یک دفعه با یک تلنکر منفجر شد و بعد از کلی بحث فهمیدم مشکلش فلان چیزه

از اونجا به این نتیجه رسیدیم چیزهای کوچک رو سریع بهم گوشزد میکینم

حالا نمیگم خیلی رابطه زناشویی موفقی دارم،کلا پنج ساله ازدواج کردم،اما منم مثل شما خیلی آزمون و خطا کردم و به تک تک رفتارام حساس بودم و تا الان به این چیزا رسیدم و خداروشکر راضیم

نظراتتون دوست دارم با ادب و منطقی 

منم بنظرم یک روتین همیشگی دنبال می‌کنند آدم هر روز ماکارونی بخوره دلزده میشه بنظرم باید طرفین دنبال تنوع دادن به سبک زندگیشون هم باشند 

مرسی زیبا

همچنین

خیلی غر میزدم سر چیزای الکی مثلا الکی میگفتم تو منو دوس نداری تو منو نمیخوای و خودم قهد میکردم با اینکه اون تقصیری نداشت ...

یا با اینکه خیلی دوسش داشتم الکی میگفتم ازت بدم میاد حالم ازت بهم میخوره یا میرم با کسی دیگه ای اینا باعث می‌شد هر روز سرد تر بشه نسبت بهم..

یا مثلا ی کاری که باعث می‌شد ابروش پیش خانوادش بره رو من انجام می‌دادم دست خودم نبود اصلا دلم میخواست انجامش بدم و بارها جلو خانوادش کوچیکش کردم😑

خیلی چیزای دیگه هم هست که یادم نیستن

الانم هنوز کاملا اوکی نشدم ولی بهتر شدم دارم رو خودم کار میکنم ..

و اینکه الان فهمیدم با دعوا و این چیزا نمیشه به مردا چیزی رو به قبولونی فقططططط با محبت و قربون صدقه اونم پشت سر هم که نذاری حرفی بزنه و ناراحتت کنه بعد دیگه خودش چیزی نمیگه(بستگی به طرف داره)

این فقط یبار برا من جواب داده دیگه امتحان نکردم ببینم جوابه یا نه

متاسفانه مردا سیر مونی ندارن

دوست عزیزم خواهرجونم انگار این کامنتو کلمه ب کلمشو من نوشتم چقدرررررر عجیبببب😳😳😳😳😳😳😳

چون اکثر ما خانوما همینطوریم بعد توقع داریم باهامون خوب باشن 😂😂

نمیدونم والا عجیبههه

مرده خیانت میکنه

متشکرم جانم 😍❤️

اینکه مادرشوهر و خواهرشوهرم نذاشتن ما زندگی کنیم یادش میدن منو محدود کنه منو آورده شهر غریب زندانی کرده دیدن خانوادم برام شده آرزو. کلا اینا به کنار یادش میدن سر هرچیزی خانوادمو توهین میکنه و کتکم میزنه دیگه نمیکشم تونستم از کلید خونه یکی یواشکی دربیارم فردا که سرکار میره میرم پزشک قانونی هرچی شد شد دیگه ذره ای واسم مهم نیست هرچی شد باید خودمو نجات بدم 

😘💞