شوهرم یه مرد عالی و یه شوهر افتضاحه

منم حرفای شمارو قبول دارم

 بعضی آقایون بلدنیستن باید یادشون بدیم و این زمانبره

فک کنم منم اینجوریم یعنی یه دختر عالی واسه پدر و مادرم ، یه خاله و عمه عالی ، واسه شوهرم عالی نیستم ولی بدم نیستم خیلی رو رفتارم کنترل دارم که حواسم به شوهرم باشه ، تا شوهر شما خودش متوجه این رفتارش نشه فایده نداره

پسر خوب، همسر بد

من جدا شدم. دقیقا این شخصیت رو داشت. 

همش عین حقیقت 💔💔💔

وای متاسفم

آره مال منم همینطور بود تا که سرش به سنگ خورد واقعیت ودید که هیچکس مثل زن وبچش براش نیست 

گلم هنوز ۲۵ سالشه مثلا توجه دخترا براش مهمه یا چت خیلی میکنه همه هم زمان سنج گذاشته بعد میگه فقط حرف روزمره

امضام

یادمه چند سال پیش به شوهرم گفتم انقدر جان فشانی نکن برا برادرت گفت بزرگترمه جای بابام رو داره

زمان گذشت و من صبور بود برادر شوهرم خوب جواب خوبی هاشو داد

دوباره بهش گفتم خب بزرگترته جای باباتو داره 

این بار گفت گوه خوردم که گفتم جای بابامه

ما بعد از چهار سال تازه داریم به یه ثبات مالی و روحی میرسیم

 آخی  شبیه شوهر دختر خالم  واقعا موجود عجیبی  واس خانوادش جونشم میده ولی واس زنش میشه  ترکیبی از شمر معاویه ویزید

نه عزیزم بحث صدداشتن شوهرنیست،مبتلا بودم،من سالهاتجربه کردم،مشاور رفتم،اصلاخودم کاروتحصیلم توهمین حیطه بود،هیچ وقت هم توقع نداشتم که همسرم خواهروبرادرو....کناربذاره وبه من برسه،به بچه‌هام برسه،معتقدم هرکسی بجای خود،ولی یک مثال بزنم که متوجه بشی،سال ۹۹یا۱۴۰۰بودفرزندان من هردووخودم کرونا گرفتیم شدید،همسرم باوجودمحدودیتهای مسافرتی(که بخاطر کروناوضع شده بود)پاشدرفت پیش خواهرش وباخانواده اون هرشب یه جاتوفضای بازدورهمی داشتند!!!که دل خواهرش وبچه هاش نگیره!حالااینجاما۸۰۰کیلومتردورترتوخونه داشتیم تلف می شدیم.وخیلی چیزای دیگه که ازحوصله بحث خارجه.خداروشکرکن همچین شخصی روندیدی.جالبه که توجمع طوری بودکه یکی ازاقوامش توجمع بلندگفت توکه بااین فامیل مانبایدپیرشی ازبسکه خوبه.بماندخدای منم بزرگه

عزیزم انشاالله ک هرکجا هستید عاقبتتون ختم بخیر و سلامت و شاد باشید ...

اینجور افراد ذاتن بیخیالن و حس مسئولیت پذیری صفری دارن ، مادر و خواهرمنم همینن ...من سال ۹۷مردم و چندروزی بیمارستان بستری بودم و ۷۵درصد ریه ام از کار افتاده بود دکترها جوابم کردن و امیدی نداشتن ،اونها عین خیالشون نبود خواهرم با دوستاش رفت شمال ده روز و مادرمم حتی نیومد بیمارستان ، بعد که به مشاورم گفتم گفت روی این ادمها هرگز حساب نکن و اگه هم خواسته ای داری باید علنی بهشون بگی، مثلا مامان من دارم میمیرم امروزپیش من باش ، مشاوره گفت بیخیال و بی مسئولیته و اینکارو وظیفه خودش نمیدونه شاید اگه بگی ی کم فکر کنه و ب مرور بهش یاداوری بشه که چه وظایفی داره ...شما درست میگی ، اینجور ادمها رو مخن و تعدادشون هم زیاده ...ب هرحال من قضاوت نمیکنم ، خودتون صلاح خودتون را بهتر میدونستید  موفق باشید 🌹