چونکه بابام نمیزاشت بدون خودش جایی برم خودشم جایی نمیره
الان میخان برن کوه ولی چون بابام پارانوئید داره میترسم بهم گیر بده (به همه چی گیر میده)منم افسردم و حال روحیم خوب نیست همین الانم استرس گرفتم بنظرتون برم باهاشون؟؟
هیچ وقت به آدما نگید"چرا اینقدر میخوابی؟""چرا انقدر جوش میزنی""چرا انقدر چاقی"تا کی میخوای درس بخونی""چرا برای چندرغاز میری سرکار؟""این همه تو خونه میمونی که چی بشه"و.... شایداون بین پریدن از یه ساختمون ۲۰ طبقه ، و بیخیال شدن از کاری که سالهاست براش تلاش کرده ،درس خوندنی که پر از فشار عصبی،فعالیت بدنی که نتیجه رو نمیبینه، بیماری که هر روز باهاش دسته و پنجه نرم میکنه و جنگی که راجع بهش با هیشکی حرف نمیزنه و سعی میکنه پیروز بشه ،.ویه حرف شما ممکنه اون لیوان صبری که با چنگ و دندون نگهش داشته...لبریز بشه. ساعت ۱ بامداد ۹/۲۵ نی نی ام از پیشم رفت🖤😔💔
جاریمو بعد مدتها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳
پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم میخوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉
خیلی بده یه دختر با همچین پدری بزرگ شه خیلیخدا به هردومون صبر بده
من هروقت میرم یه جایی اون نشسته تو ماشین از دور که میام همش ذاره نگاه مانتو و سر و شکل من میکنه تا میرسم شروع میکنه مانتوت تنگه کوتاهه روسریت عقب بود میگم آنقدر که تو به پر و پاچه من نگاه میکنی بخدا هیچکس نگاه نکرده با اینکه تیپم از مامانم که ۶۰ سالشه ساده تره