2777
2789
عنوان

کسی تا حالا برای کودک آزاری به اورژانس اجتماعی زنگ زده

| مشاهده متن کامل بحث + 553 بازدید | 53 پست
پدر منم اینجوریه کلافه شدم از دستش

پدرمم اخلاقش خوب نیس
ولی خب اونم بیچاره گاهی فک میکنم مثه من از دست مامانم اینجوری شده کم حوصله و بدخلق
اما همیشه اونجوری نیس
ینی قابل تحمله حدقل نرماله
مامانم مثه روانیاس
دقیقا روانی

و تو خواهی خندید؛ درست در جایی، که گریه کرده بودی :)

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

پدرمم اخلاقش خوب نیسولی خب اونم بیچاره گاهی فک میکنم مثه من از دست مامانم اینجوری شده کم حوصله و بدخ ...

همیشه دلم واسه مامانم بخاطر زندگی که نکرد میسوزه

ی روز خوش از دست پدرم ندید و نمی‌بینه دیگه خسته شدیم از دستش مدام میگم خدایا یا اونو بکش یا منو بکش 

از مظلومیت مادرم برات بخوام بگم تا صبح تمومی ندارع 

از مهربونیش از دست و دل بازیش 

بخدا شب نیست برای مادرم گریه نکنم 

ی آدم چقد دیگه می‌تونه تحمل کنه 

مادر من حتی با خیانت بابامم کنار اومده فقط بخاطر ما بچهاش

همیشه به مادرم توهین می‌کنه به معنای واقعی کلمه بریدم دیگع بریدم روحم خسته تر از جسممه

همیشه دلم واسه مامانم بخاطر زندگی که نکرد میسوزهی روز خوش از دست پدرم ندید و نمی‌بینه دیگه خسته شدیم ...

همه اینارو منم تجربه کردم:) پدر منم با هرزگیه مادرم میسازه بخاطر منو ابروش:) مادرم خیلی کثیفه خیلی

حتی چندشم میشه نزدیکم شه مواظبم اصن بهش نخورم
ولی خب سر من اومده میدونم
برا ی دختر مادر داشتن خیلی خوبه:) تو لاقل مادرتو داری:) من کیو بغل کنم رو پا کی گریه کنم حرفامو به کی بگم:) حدقل از اینکه جای من نیسی خداروشکر کن:)منم دارم میرم از این خونه
سال دیگه میرم دانشگا برا مراسم تشییع جنازشم نمیام
توعم قوی باش:)
میگذره:))

و تو خواهی خندید؛ درست در جایی، که گریه کرده بودی :)

همه اینارو منم تجربه کردم:) پدر منم با هرزگیه مادرم میسازه بخاطر منو ابروش:) مادرم خیلی کثیفه خیلیحت ...

اتفاقا برعکس دخترا بابایی میشن 

من عاشق بابام بودم همیشه بین بابام و مامانم بابامو بیشتر دوست داشتم بهش وابسته بودم وقتی بچه بودم بزرگتر که شدم به ی سری چیزها پی بردم به خودم اومدم دیدم چقد دیر فهمیدم که مادرمو چقد دوست دارم 

حتی از منی که دخترشم خجالت نمی‌کشه چون می‌دونه من متوجه خیانت هاش شدم بازم انجام میده شاید باورت نشه به مامانمم میگه انگار افتخار می‌کنه 



بدبختمون کرده سرکار نمیره سر سال که میاد منو مامانم لرز میکنیم بخاطر جا به جایی خونه چون پول نداریم پارسال انقد کرایه خونه نداده بود آخر سال صاحب خونه از پول پیشمون کم کرد ما موندیم و ۵۰ تومن که هیجا خونه بهمون نمی‌دادن با اون قیمت ما یک ماه تموم آواره شدیم خودش گذاشت و رف دو سه روز ی بار میومد خونه هر روز صاحب خونه میومد با مادرم دعوا همه وسایل خونه رو جمع کرده بودیم و روی موکت می‌خوابیدیم و غذا می‌خوردیم 

خاله هام و داییم بخاطر خدا نفری پنج تومن ده تومن بهمون دادن تا تونستیم ته جایی که هستیم خونه بگیریم خونه که نیست درهای آهنی بزرگ آشپزخونه ای که جای یخچالمون نمیشد اتاق خوابی که در ندارع دستشویی تو.حیاط صاحب خونه ی پیرزنه هر ماه میاد جلو در برای کرایه خونه ندیم هم دعوا میندازه

کلی قرض بالا آورده کلی چک برگشتی 

طلبکار هر روز میاد جلو در خونه مامانم می‌ره جواب میده

روزی هزار بار میمیرم و زنده میشم حالم از همه چی بهم میخوره انقد خستم که دلم میخواد خودمو بکشم اما دلم برای مامانم میسوزه بقران من قرص برنج هم خریدم اما بازم بخاطر مامانم منصرف شدم که بعد از من کی قرارع از زیر چک و لگد اون آدم درش بیاره


درسته میگذره آبجی اما عمرمون هم باهاش میگذره💔

اتفاقا برعکس دخترا بابایی میشن من عاشق بابام بودم همیشه بین بابام و مامانم بابامو بیشتر دوست داشتم ب ...

راستش پاراگراف اول حرفات عینه زندگی منه که مامانم حتی از منی که دخترشم خجالت نمیکشه و به هرزگیش افتخارم میکنه
از لحاظ روحی میخوام بگم تو یکیو داری که مطمعنی دوسش داری انقدی که بخاطرش قیئ راحت کردن خودتو بزنی
من اونم ندارم
و مجبور شدم برای اینکه قید خودمو نزنم خیلی تلاش کنم برای اینکه زنده بمونم خیلی خیلی تلاش کردم و خودمو قانع کردم که حتی اگه کسیو نداشته باشم که دوسش داشته باشم خودمو میتونم دوس داشته باشم و اینجوری برا خودم تلاش کردم
میخوام بگم من نه پدرمو نه مادرمو ندارم
ولی تو ی مادر داری که لایق مادر بودنه و یه مادره واقعیه
من هیچوقت بببین هیچوقت طعم داشتن مادرو نچشیدم
اخرین بار شاید تو مهدکودک این حسو تجربه کردم
حس مادر داشتن
پدر و که کلا از بچگی حسی نداشتم چون فاصله بینمون زیاد بود الانم هست
میخوام بگم درسته شاید خیلی چیزارو من دارمو تو نداری
اما واسه چیزایی که داری حدقل شکر کن و حقشو ادا کن
با خودکشی فقط امید اون بیچاره رو میگیری
امیدم تنها چیزیه که اونو الان سر پا نگه داشته امید به تو و اینکه یه روزی همه اینروزا رو براش جبران میکنی
میخوام بگم هرکسی نمیتونه اینجوری مادر باشه و مادر بمونه من میدونم که میشه مادر بود و مادری نکرد ولی اون برا تو از مادریم بیشتر کرده مگه نه؟ برات از خودش گذشته

کاری که مادر من هرگز نکرد و برعکس برا خودش از من گذشت
پس اگه همچین مادری داری خواهش میکنم ازطرفه منم دستاشو ببوس...
و به جای خودکشی و ناراحت کردنشو سخت تر کردن همه چی واسش
بشو عصای دستش و همدمش هرجور که میتونی
بابت تک تک چیزایی که گفتی ام متاسفم میدونم من شرایطم به بدی شرایط تو نیست ولی میگن خدا عوضه هرچی که به ادم نداده دورو برتو نگا کنی میبینی یه چی جاش داده حکایت منو توعه
امیدوارم ی روزی برسه به جایی برسونی خودتو عوضه همه اینروزارو از تن مامانت دراری و جوونیه رفته شو با اینکه نمیشه کامل حقشو ادا کرد ولی شده یکم ام براش جبران کنی
خدا حواسش بهت هست
دستتو میگیره
ایمان داشته باش بهش.








و تو خواهی خندید؛ درست در جایی، که گریه کرده بودی :)

راستش پاراگراف اول حرفات عینه زندگی منه که مامانم حتی از منی که دخترشم خجالت نمیکشه و به هرزگیش افتخ ...

خدا نسل اینجور پدرها و مادرهارو تموم کنه 

این وسط ظلم ب ما شد ظلم به زندگی که حقمون بود اما نشد یعنی نشد که بشه همیشه به مادرم میگم کاش بخاطر من نمیموندی کاش ازش خیلی سال قبل جدا میشدی

همیشه میگه جدا میشدم کجا میرفتم پدری که نداشتم مادرمم با پسرش و زنش زندگی می‌کنه من کجا میرفتم با دوتا بچه 

الآنم راهی جز تحمل کردن نداره راهی جز اینکه سکوت کنه ندارع

دیابت داره قلبش ناراحته شبا تا صبح از درد پا نمی‌خوابه کاش توان اینو داشتم دست مادرمو می‌گرفتم باهم دوتایی می‌رفتیم ی جای خیلی دور دور از بابام دور همه‌ی آدم های غیر واقعی زندگیمون اما نمیتونم 

 ویزام اومد اما هرکاری کردم نتونستم برم نتونستم از مادرم جدا بشم بارها و بارها بهم گفت برو 

برو اونجا ادامه تحصیل بده پیشرفت کن منم همینجوری که تا الان طاقت آوردم از این به بعدش هم طاقت میارم ولی خب من قلبم راضی نمیشد نتونستم که نتونستم 

خدا لعنتش کنه باعث شد من از موفقیت های زندگیم عقب بمونم 

باعث شد رشد نکنم باعث از هم سن و سال هام عقب بمونم 

شما ی امید داری سال بعد از اون خونه میری اما من چی 

من درست زمانی که نباید عاشق شدم 

الآنم نامزد دارم بارها تصمیم گرفتم نامزدیم رو بهم بزنم چون نمیتونم ازدواج کنم و برم درست بین عشق و نفرت گیر کردم 

عشق ب مادرم و نامزدم و نفرت از پدرم 



تو بدتر حالت دو راهی موندم و نمیتونم چکار کنم


خدا نسل اینجور پدرها و مادرهارو تموم کنه این وسط ظلم ب ما شد ظلم به زندگی که حقمون بود اما نشد یعنی ...


ا
منم روزی هزار بار ارزو میکنم ای کاش مادرم تو تصادف چند سال پیشش که نزدیک بود بمیره اما نمرد واقعا مرده بود روزی هزار بار تو ذهن خودم به بابام میگم لعنت بهت که از این زن جدا نشدی منو نجات ندادی خودتو انقدر عذاب دادی و شکوندی منم روحو روانمو به کشتن دادی
اما اونم دیگه بی حس شده و زده به جاده بیخیالیو فراموش کردنه اینکه همچین زنی داشته و داره مثله من که فراموش کردم مادری دارم
میدونم که هرکاریم کنم نمیتونم دردتو درک کنم اما اینو میدونم که اگه تو خوشبخت بشی مادرت دلش شاد میشه
جواب زحمتاشو میبینه
ببین میدونم نمیخوای تنهاش بزاری اما تا وقتی اینکارو نکنی نمیتونی نجاتش بدی به علاوه خودتم باهاش تا ابد میمونی همونجا که هستی
میخوای نجاتش بدی؟
خیله خب اول از همه باید خودت بری بیرون تا بتونی دسته اونم بگیری بکشی بیرون
میفهمی؟
باید موفق شی و به یه جایی برسی و برگردی نجاتش بدی
تا وقتی بشینی اونجا نمیتونی نه خودتو نه اونو نجات بدی
میدونی منظورم چیه دیگه نه؟
ازدواج، درس، کار هرچیزی که بتونه انقدری تامینت کنه که مادرتو نجات بدی و جلوی پدرت وایستی انقدر قدرتمند و قوی بشی!
میدونی ی سری زهر ها هستن که هیچ پادزهری براشون وجود نداره؟ میدونی اینجور موقعا چیکار میکنن وقتی یه نفر با این زهر مسموم شده باشه؟
این زهر ها پاد زهرشون فقط یه زهر دیگست
اگه بخواد نجات پیدا کنه باید یه زهر دیگه بخوره که حتی از زهر اولم قوی تره
بعضی زهرا پادزهرشون یه زهر دیگست
اما میدونی فرق این دوتا زهر باهم چیه؟
دومین زهر نجات میده!
حتی اگه زهر باشه
نجات میده!

و تو خواهی خندید؛ درست در جایی، که گریه کرده بودی :)

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز