یه شوخی میتونه به قیمت جون ادم تموم بشه

فقط دعا میکنم این یه شوخی بی اساس باشه چون میخوام زندگیمو جمع و جور کنم و خودم باهاش ازدواج کنم... تنها انگیزه و دلیل ادامه دادنم این ادمه ۹ سال علاقه کم نیس فقط برا دلم دعا کنین که اگه ما دوتا بعد ۴ بار قطع ارتباط و برگشتن به هم دیگه سهم دیگه ایم و خدا ما رو برای هم کنار گذاشته با کله شقی نره با ادمی ازدواج کنه که فقط از تنهایی درش بیاره و متعلق به هم نیستن... تو خواب و بیداری همش بهش فکر میکنم، میخوابم خوابشو میبینم بیدار میشم اولین نفر بهش فک میکنم همش نگران سلامتیش و ایندشم.. مگه یه مرد تو زندگیش چی میخواد؟... جز اینکه یه نفر بفکرش باشه؟ خیلی بخاطرش گریه کردم و گاهی فک میکنم اگه پیشرفتی نکرده یا تا الان تا ازدواج رفته و نتونسته ازدواج کنه بخاطر دل شکسته و ناراحت منه... چون همیشه به بهونه دوری میگفت نمیشه و منو تو آبنمک نگه میداشت... این اواخر امیدوارم کردو یهو باز ولم کرد رفت با یکی تو رابطه، خیلی گریه کردم دعا میخوندم قران خوندم... الانم اضطراب داره سلامت جسممو ازم میگیره فقط دعا کنین شوخی بوده باشه و نخواد با کسی ازدواج کنه...

چون نمیتونم از دست بدمش سه سال بدون بودنش تو زندگیم زندگی کردم باعث شد اجازه بدم یکی بم تجاوز کنه و روانپزشک و دارو مصرف کردم سه سال خودمو دست یکی دیگه سپردمو خیلی آسیب دیدم الانم حاضرم کاریش نداشته باشم فقط یگوشه از زندگیم باشه... فقط باشه ولی مهم نیس پر رنگ نباشه... نمیتونم رهاش کنم

وقتی با کسیه با من چت نمیکنه رفاقت ما ۹ سال از قبل بوده و اینکه همیشه که پارتنر نداشته، هیچکس اندازه من این ادمو نمیشناسه حتی راجب خانوادش و بچگیش میدونم و طبیعتن بیشتر از یه پارتنر دو روزه به اون ادم حس دارم و رهاش نمیکنم و خودشم تو کتش نمیره که چجوری بعد ۹ سال مثل داستان توی کتابا دوسش دارم

هرکاری کنم نمیتونم رهاش کنم هر شب و روز دارم دعا میکنم که خدایا من هیچی ازت نمیخوام فقط همین یه ادمو به من بده...

۱۰ سال از من بزرگتره و اره ۹ ساله عاشق اون ادمم و الان بابت اینکه این همه سال عاشق یه ادم بودم باید به شما جواب پس بدم؟ مجازی باهاش اشنا شدم و الان تقریبا یوتوبر و ادم نسبنا معروفیه صفر تا صد این ادمو دیدم و چون زیر ۱۸ سال بودم جدیم نمیگرفت الانم که داره ۲۰ سالم میشه و اونم ۳۰ سالشه حسمو جدی گرفته ولی بازم داره خودشو دست کس دیگه ای میسپره