مادرشوهرم تو این سه سال هرچی از دهنش اومدی و بدی بوده کرده هر حرفی زده بودن زیرش زدن و مارو دروغگو کردن…دو هفته پیش دعوای بدی بین من و شوهرم بود که مادرشوهرم دخالت کرد منم جوابشو دادم و با اونم دعوام شد الان با شوهرم آشتی کردم ولی با مادرشوهرم نه البته ببینم احترام میزارم بهش… مامانم زنگ زده میگه تو کوتاه بیا خواهرمه( شوهرم پسرخالمه) میگه پیتزا درست کن ببر خونش آشتی کن یا بعضی موقع ها پیتزا درست کن بیار خونه ما بزار روابط ها صمیمی بشه الان خیلی نا بلد موندم چیکار کنم؟
مادرشوهرم بهم میگه لجبازم میگه طبقه بالامو دادم بشینی نباید پرده هاش رو در میاوردی یا فرش های پله ها رو مباید عوض میکردی میگه تو کاری کردی که هیچ نشونه ای تو خونه ات نداشته باشم و از این حرفا دعواهامون شدت گرفت یا خواهرم ازدواج کرد عروسی نگرفت میگه اون چرا عروسی نگرفت برای تو گرفتیم به خدا مصیبت گیر کردم.. به مادرم میگم چیکار کردم مگه این حرفارو زده( حرفای بدتر هم زده) میگم چرا باید غذا درست کنم ببرم براش