لطفا راهنماییم کنید
یه دوستی داشتم ایشون یکی از فامیلاشون رو دوست داشت یه مدتی به من میگفت و اینا منم تو فازض نبودم. واون هرچی میگفت فقط راهنمایی میکردم چه خبو و فلان تا اینکه گذشت و گفت من دیگه از این خوشم نمیاد تاکید میکنم گفت (خوشم نمیاد ) یکی دیگه رو میخوام ولی بیا یه بار امتحانش کنیم به پسره ریکو بده و اینا بعد من ریکو دادم پسره قبول کرد بعد یه مدتی ک استوری گذاشتم رپیلای زد اوالاش دوستم میدید و شوخی و فلان رد میشد تا انیکه پسره جدی جدی از من خوشش اومد
خود دوستم میگرفت گوشی رو چت میکرد مینوشت برای پسره ک من از تو خوشم اومده ( یعنی من خوشم اومده) البته غیر مستقیم پسره هم پیشنهاد داد ولی دوستم تا متوجه شد قصد پسره جدیه سریع گفت تو ذاتت خرابه و هزاران تا بد و بیراه من به خاطرش با پسره دعوا کردم. وامفالوش کردم ولی اون بهم میگفت خب اگه دوست داشتی میرفتی باهاش و فلان یک بار دیگه پسره ریکو داد گفت خب قبول کن منم کردم و قضیه از اونجا به بعد جدی شد ولی باز به خاطر دوستم جواب رد دادم ولی خیلی ذهنم درگیرشه نمیدونم چکار کنم نمیتونم فراموشش کنم اونم منو دوست داره