هم اتاقیم رفته بود بیرون قرار داشت
از اونجا رفت یسری کتاب و جزوه هم بگیره،پول کم آورد
بعد همین که رسید خابگاه باباش بهش زنگ زد
یجوری پدره رو شستتتت که چرا پول تو کارته کم بود و داد میزد سرش....
انقدر دلم واسه باباعه سوخت
بعد دختره تک فرزندم هست مامایی میخونه،اونایی که دانشگا ازادن میدونن چقدر شهریه های علوم پزشکی زیاده
یجور باباشو پایین اورد،کلا هر وقت باباش بهش زنگ میزنه انقدری باهاش بد حرف میزنه
کاش تو این شرایط یکم خانواده هارو درک کنیم،پول دراوردن خیلی سخت تر از این حرفاست مخصوصا اگه شغل ازاد باشه
قبلا باباشو دیدم خیلی مرد خوبیه حتی میدونم۲جا کار میکنه.
یکم هوای پدرها رو داشته باشیم تو این اوضاع🥲💔