بابای من از زمان دایناسورها اومده
معتقده دختر و پسری که عین انسان های نرمال در فاصله نرمال تو کافه نشستن " خراب" هستن و اون کافه باید پلمپ بشه
دوست من با اکیپ های سفر میره طبیعت گردی با وجود پدر مذهبی
اون یکی دوستم تنها میره سفر با وجود خانواده مذهبی
اخع من ادمی ام که میخوام مستقل و ازاد انتخاب کنم کسی رو که قراره باهاش ازدواج کنم
با این اخلاقشجرئت میکنم با کسی دوست شم؟
یا اصلا ازدواج هم نه دوستی عادی. مثل انسان های نرمال در همه جای جهان
خسته شدم از اخلاقاش
از پشت کوه اومده
تو شهر بزرگی زندگی میکنیم، تحصیل کرده ست، ولی یکی بشینه پای طرز فکرش حالش بد میشه
خدایا جوونیم داره با عقاید این آدما حروم میشه
خودت یه کاری کن