خواست شالم رو بهم بده حالا منم ازش نخواسته بودم ولی خواست لطف کنه گوشی رو شال بود شال رو کشید گوشی افتاد رو سرامیک صفحه ی گوشیم کلی ترک برداشت گوشی که باکلی زحمت و پول ختم قرآن خریدمش مثلا برا کلاس شاد و غیره ولی خیلی خوشحالم که نزدمش چون معمولا خیلی زود از کوره در میرم و تمام فشار زندگی رو روی این طفل معصوما خالی میکنم ولی مدتیه رو خودم کار میکنم بنده خدا خیلی ترسیده بود قیافه ی ترسیده اش دلمو ریش میکنه کلی ام گریه کرد بزور بغلش کردم چشامو نگاه نمیکرد سرش تو بغلم بود کلی بوسش کردم بهش گفتم اشکال نداره بعد نیم ساعت دیدم داره لبخند میزنه سه و نیم سالشه گفتمش ترسیدی بزنمت گفت آره بعد گفت ببخشید گوشیتو شکستم برات چسب میخرم چسبش بزن