2777
2789

گفت یه چیزی بگم ناراحت نمیشی 😐

گفتم یاخدا 😐😐

گفت یه سوال خیلی شخصیه ها می‌دونم 

گفت ولی خیلی کنجکاوم ببخشید 😬😬

گفتم خب باشه بگو 

گفت تو دوران عقد با داداشم رابطه نداشتید 😐؟

آخه خیلی سر سنگین بودی و با سیاست هیچی معلوم نبود 😐😂😂 

آخه ما یک سال عقد بودیم خودم رو میگم 

رفت و آمد شهر مون جدا بود بعضی وقت ها میرفتم میموندم اونجا اون میومد 

گفتم نه 😐😐😐😐اصلا 😐

گفت نه راست شو بگو

هیچی دیگه باور نکرد 😐

از خواهر شوهرم انتظار نداشتم از سوال هاش 🤦

من خیلی مهربونم خب ولی اگه بیایی تاپیک من چرت و پرت بگی قشنگ میشورمت میزارمت کنار 🥰

بگو به تو چه مربوطه قاشق نشسته😑

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی

خواستی بگی ما الانم رابطه نداریم


دشمنانت را فراموش کن...                                                                                            تنــــــــــــــها کسی که میتواند ما را به خاک سیاه بنشاند ... یک دوست بسیار قابل اعتماد است  

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

یاد خواهرشوهر خودم افتادم 

از منم همین سوال رو کردن 

منم گفتم این یه مسئله شخصیه 

داشته باشم یا نداشته باشم چ سودی برای شما داره؟؟؟؟

خواهرش هم دیگه حرفی نزد 

چارلی چاپلین میگه:آدم خوبــــــــــی باش ولی وقتت روبرای اثباتش به دیگران تلف نکن .... ! رویاهای خودتان را بسازید درغیر این صورت فرد دیگری شما را برای ساختن رویاهایش به کارخواهدگرفت-
یعنی چی این جمله معنیش چیه

قاشق نشسته به کسی میگن که توی بحثی که بهش ربطی نداره دخالت میکنه

یا حرف دیگرانو با چرت و پرت گفتن قطع میکنه

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی

خواهر شوهرم ازدواج کرد بدون عروسی رفت خونه خودش بعد صبح زود یکی از جاریام رفت درشونو زد گف دستمال و بده دستمال و برداشت برد خونه مادرشوهر عروس ازش مژدگانی گرفت 😐تا این حد آدمای پررو تو زندگی شخصی دیگران سرک میکشن 

سوال بدی نبوده؟رسما از رخت خواب داداش و زنداداش پرسیده خیلی زشته😑

نه اصلا هم زشت نیست بنده ی خدا کنجکاو بوده. پس چرا ما خانما تا دور هم جمع میشیم از همین حرفا میزنیم زشت نیست. اما حالا چون این اسم خواهر شوهر روش هست زشته. 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز